خلاصه ماشینی:
"زمانی که افزایش ناگهانی قیمت اوج گرفت و قیمتهای جهانی در اواسط سال 1977 تقریبا 8 برابر سطح آنها در سال 1970 شد و کشورهای عضو اوپک با استفاده از قرارداد مشارکت و ملیسازی، فعالیتهای تولیدی را از سلطه شرکتهای نفتی بیرون آوردند؛ علی رغم وجود منطقهای پرارزش برای تولید نفت و گاز،اما ثبات سیاسی و نزدیکی به مصرفکنندگان،این امکان را برای دریای شمال ایجاد کرد که نقش عمدهای در بازار جهانی نفت ایفا کند.
فلات بریتانیا بریتانیا 30 درصد از کل ذخایر نفت کشفشده در دریای شمال را دربر میگیرد و تولیدکننده گازی بزرگتری نسبت به نروژ باقی خواهد ماند،اما در سال 2007 نسبت به نروژ در تولید نفت در حد 5/1 میلیون بشکه در روز یا 34 درصد هر دو ناحیه،بریتانیا و نروژ به طور مشترک،در رده دوم قرار داشت.
اگرچه تولید نفت نروژ در دریای شمال در سال 2000 شروع به کاهش کرد،اما هنوز توان چشمگیری برای تولید نفت و گاز وجود دارد،به شرطی که میزان دریافت در مناطق تولیدی افزایش یافته،کارآیی فعالیتها بالا برده شود و ذخایری در نزدیکی زیربناهای موجود کشف شوند.
تولید نفت از فلات قاره نروژ در دریای شمال در سال 2001 با 3 میلیون و 400 هزار بشکه در روز به اوج رسید و اگرچه تولید نفت کاهش خود را شروع کرده،اما تولید گاز در حال افزایش است.
در بررسی شانس سرمایهگذاری هر حوزه،سرمایهگذار عوامل زیر را در نظر میگیرد: 1-آینده حوزه(شانس یافتن نفت و گاز 2-حجم و ظرفیت حوزه(اکتشافات چه اندازه بزرگ هستند؟ 3-ساختار حوزه از لحاظ سرمایهگذاری لازم برای تولید هر بشکه نفت 4-دسترسی به فرصتها و زیربناها 5-نظام مالیاتی-تکامل،پیچیدگی و پایداری آن استفاده از این الگو برای دریای شمال نقش مهمی دارد."