خلاصه ماشینی:
"این حق یا مبلغ بیمه جزو کدام نوع دارایی است و آنرا به که باید داد؟ از دو حال بیرون نیست:یا بیمه بنفع ثالث بوده،یعنی بیمهگذار میخواسته از راه بیمه به شخص معین«کمک»کرده باشد،در این صورت تکلیف قضیه روشن است،چه اینگونه التفات و کمک برای بیمهگذار حقی بوده،حق اختصاصی و انحصاری،حقی که مستقل از تصفیهء مالی نکاح و تصفیهء ارث است و کمککننده آزاد بوده که بهر کس هر شکل میخواسته لطف کند،از جمله از راه بیمهء زندگی خود.
مدنی؟و آیا با وقوع فوت و ثبوت حق بیمهء زندگی اینگونه واگذاری مال با توجه به دستگاه حقوقی ایران (علوم فقهی)و مقررات جاری مشمول احکام وصیت نمیشود و حد ثلث مانع خروج کامل این مال از دارایی متوفی نمیگردد؟ ارسلان خلعتبری چنین نظر داده که«در هر حال قواعد تملیک حقوقات ناشیه از قرارداد بیمهء عمر باید تابع مقررات راجع به وصیت باشد،زیرا مبلغ مقرر در قرار داد بیمه بعد از فوت شخص بیمه شده به اشخاصی که از طرف او معین میشوند،تعلق خواهد داشت.
-دیگر اینکه راه حل ارثی با مصلحت بیوه زن اصطکاک پیدا میکند،چون مال بیمه که میتوانسته منشا فزونی و در نتیجه سهمی برای زوجه باشد،از شمول تصفیهء مالی نکاح خارج میشود و زن بیوه باید تنها به سهم ارث خود اکتفا کند،و حال آنکه وجود حق یا دعوی بیمه باین شکل بیش از مرگ بطور کامل قابل نفی نیست،بلکه خود یکگونه«دارایی بمعنای اعم»است که نمیتواند با فوت بیمهگذار یکسره از ثروت زناشویی خارج و ناپدید شود،یعنی به ورثه انتقال یابد."