چکیده:
مطالعه و بررسی ادوار مختلف جنگ و ماهیت و نقش آن در جوامع مختلف در بررسی پژوهشگران عرصه جامعه شناسی و علوم سیاسی اهمیت بنیادین دارد. در مقاله حاضر، ضمن تحلیل تاریخ جنگ و چگونگی تغییر در ماهیت آن در جامعه سنتی، مدرن و پسامدرن، تحولات معرفتی و ساختاری جامعه و نقش هویت ساز جنگ در آن ها مورد ارزیابی قرار می گیرد. مساله اصلی مورد نظر برای نگارنده، اثبات این مهم است که ما هم چنان در جوامع نظامی زندگی می کنیم. به عبارت دیگر: برخلاف روی کرد خوش بینانه عصر مدرن به حذف نهاد جنگ از زندگی جدید، ما هر روز شاهد اکال مخرب تر جنگ و پی آمدهای منفی بر زیست- جهان بوده ایم، چنان که در دوره پسامدرن خطر آن تمامی هستی بشر را در معرض انهدام قرار داده است. این روی کرد از طریق استفاده از مثال ها و آمار عینیت خواهد یافت.
خلاصه ماشینی:
"در عین حال،بر خلافساختار جوامع ابتدایی و دولتهای سنتی بعدی که در آن جنگ یک صورتبندی سادهیا مبتنی بر واقعیت ساده بود،هماینک،با تکوین ساختارهای اقتصادی و اجتماعیجوامع از یک سو و تحول در فن و تکنولوژی صنعتی-نظامی،صورتی از بربریتفزاینده را یافته که زبان فاجعهآمیز آن هستی جهان را در معرض خطر قرار داده است؛به طوری که سازمان ملل و چه بسا اعضای آن نیز در مقابله با خطرات قدرت وخشونتها که اشکال متنوعی چون جنگهای قومی و نزاع شمال و جنوب و ترورهایعقیدتی به خود گرفتهاند درمانده و ناتوانند.
او در کتاب دولت ملی و خشونت(1985)با استناد به نظریهی«دولت پادگانی»1لاسول2و آرای منتقدین جدید چون آدورنو و فوکو،نشان میدهد که ارقام سرسامآورهزینههای نظامی و رشد در حال انفجار علم و فنآوری صنعتی-نظامی،نه تنها برتغییر ماهوی ماهیت جنگهای کنونی تأثیر بلا فصل گذاشته؛بلکه از آن مهمتر برتأثیرات وخیمتر و خطرناکتر جنگهای جدید انسان و محیط پیرامون او دستمیگذارد،مآلا آنکه در قیاس ماهیت سه دورهای جنگ از بعد کلان(سنتی،مدرن وپسامدرن)،دورهی متأخر چنان توان مسلحی به خود گرفته که فراتر از دولتها وامپراتوریهای سنتی و همین طور ادوار جنگهای مذهبی و ملی است.
-2-دولتهای سنتی و امپراتوریهای سنتی؛جنگهای سنتی برخی از متفکرانی که مسألهی جنگ را از بعد تکاملی مورد توجه قرار دادهانداعتقاد دارند که همان نزاعهای ابتدایی در ادوار پیشگفته میان طوایف و قبایل،زمینهیایجاد و تشکیل واحدهای بزرگتر و پیچیدهتر اجتماعی را تسهیل کرده است،«اینتکامل باعث گسترش مداوم گروههای صلحطلب گشته یا به عبارت دیگر این تکاملباعث شده است تا جمعیتهای بزرگتر مداوما تحت پوشش نظامات هنجاری مشترکدرآیند."