خلاصه ماشینی:
"این نوشتار در جهت شناخت بهتر برخی از حوزههای اقتصاد است که گاه اهمیت آنها از چشم ما دور میماند،و امیدواریم که تذکری هوشمندانه در قضای تحول اقتصادی بشمار آید.
لذا باید پذیرای این واقعیت باشیم که عدم تعادل و ادامه انقطاع چرخه فعالیتهای اقتصادی، میتواند در درازمدت(بیشتر از ده سال)روند تعامل دولت با مردم را از یک حالت مثبت و دوستانه،به یک نگرش منفی و خصمانه متمایل سازد،لذا دولت حوزه وظایف خود را به خاطر انقطاعهای خروجی و تزریق ناپایدار نموده،چهره یک دولت مستبد را به نمایش میگذارد.
اگرچه نمیتوان مدعی شد که نظام اقتصادی نمودار شماره دو ساختار نظام اقتصادی در دو حالت سرمایهداری و سوسیالیسم (به تصویر صفحه مراجعه شود) امروز جهان آسیبپذیرتر شده است،اما اگر روند آزادسازی،به ویژه در بازار سرمایه،به صورتی ساختارگرایانه( House Structual )عمل نکند،بانابسامانی روبرو خواهد شد.
افزایش درآمدهای مالیاتی دولت،محورهای فقر را در (به تصویر صفحه مراجعه شود) حوزههای مختلفی مورد توجه قرار میدهد و افزایش دستمزد، توزیع درآمد و افزایش درآمد خانوادههای متوسط را به همراه خواهد داشت،اما نکته دارای اهمیت در انتخاب سیاستهای مالیاتی این است که سیاستهای مزبور نباید جامعه را از حالت تعادل خارج نمایند و برخی از طبقات اجتماعی را به حاشیه سوق دهند،کما اینکه تجربه مالیات بر ارزش افزوده در این در مهرماه سال 1387، با واکنش منفی صنف طلافروش و سپس بازاریان روبرو شد.
رقابتپذیری،سرمایههای انسانی هوشمندی را میطلبد که به اهمیت جایگاه خود در بنگاه اقتصادی آگاه باشند و این آگاهی زمانی میسر است که ساختار اقتصاد را ارتباطات شبکهای بهرهمند باشد."