چکیده:
استفاده از ضمانتنامه بانکی در بازرگانی داخلی و بینالملل، چندان متداول
است که پرداختن یک نظریه عمومی درباره آن ضرورتی انکارناپذیر مینماید؛ضرورتی که
مدتها است در نظامهای گوناگون ملی و در حقوق تجارت بینالملل، کانون توجه
اندیشههای حقوقی و رویه قضایی قرار دارد.از مطالعه نظامهای ملی و بینالمللی چنین
بر میآید که به رغم جنبه توثیقی ضمانتنامه، باید آن را تعهدی ابتدایی و مستقل به
شمار آورد؛ تعهدی که کمترین شباهت را با ضمان دارد.در این مقاله سعی شده است که علاوه بر بررسی ماهیت و اوصاف مهم ضمانتنامه،
پارهای مسائل عملی درباره سوء استفاده از آن نیز مطرح گردد.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین اگر در شخص یا مورد معامله در قرارداد پایه اشتباهی رخ دهد که آن را از بن باطل سازد، تعهد بانک نیز بیمفهوم خواهد بود و دادگاه میتواند به تقاضای متعهد اصلی آن را باطل اعلام کند، زیرا استقلال ضمانتنامههای بانکی و غیر قابل استناد بودن ایرادات دین پایه در آن حد نیست که حتی در صورت بطلان قرارداد مبنا، اعتبار ضمانتنامه و تعهد بانک به قوت خود پایدار بماند، (21) چرا که قصد مشترک طرفین ضمانتنامه تضمین تعهدی است که متعهد اصلی بر عهده دارد و گر چه رابطه مستقیمی میان این تعهد و تعهد بانک موجود نیست ولی انگیزه و جهت معامله برای طرفین قرارداد ضمانت، وجود این تعهد بوده است و با کشف این مطلب که تعهد از ابتدا به وجود نیامده است، استمرار وجود ضمانتنامه دلیلی ندارد(اشتباه در خود موضوع معامله).
اجرای بخشی از قرارداد:اگر ضمانتنامه مربوط به اجرای کارهایی باشد که باید در یک دوره معین زمانی به اجرا در آید، این مسأله مطرح میشود که آیا ذینفع در مطالبه ضمانتنامه باید مقدار کار انجام شده را به حساب آورده و از مبلغ کسر نماید؟دیوان کشور فرانسه اعلام داشته که جز در مواردی که طرفین این گونه توافق کردهاند، این امر امکانپذیر نیست، زیرا تعهد بانک همان تعهد متعهد اصلی به شمار نمیآید."