خلاصه ماشینی:
"یادگار زریران قطب الدین صادقی در مورد زریر نیست،در ستایش یا سوگ زریر نیست،بلکه روایت بستور است از سرنوشت و تنهایی خویش.
در آیین تشرف این جامعه است که بیرحمانه فرد مورد نظر را انتخاب میکند و او را به تشرف میرساند.
اما در نمایش یادگار رزیران این خود بستور است که مراحل و آزمونهای سخت آیین تشرف را میپذیرد و قدم در این راه میگذارد.
آزمونهای سخت تشرفیافتهگی در این نمایش همان جنگ است که بستور را از کودکی جدا می کند.
ازهمینرو است که در چرخهی باززایی و تولد دوباره،بستور هرگز نمی میرد و بار دیگر خردسال هفت سالهی دیگری، با اسلحهای بر دست،در پایان نمایش به درخت تکیه میزند و میگوید«فرد تشرف یافته دوباره متولد شده است،پای به زندگی میگذارد3این بار نوبت خردسال هفت سالهی دیگری است تا به هنگام دفاع از خاک،تشرف یابد.
روایت یادگار زریران قطب الدین صادقی را بستور آغاز میکند،او است که داستان را روایت میکند."