چکیده:
در این مقاله با مطالعه نظریههای ارائه شده پیرامون محیط امنیتی منطقهای،و نیز بررسی اشکال و سیر تحولی سیاست دفاعی دولتها،تأثیر متغیر نخست بر متغیر بعدی مورد بحث قرار میگیرد.هدف آن است که نشان داده شود،دولتها در برخورد با وضعیتهای مختلفی که در محیط منطقهای خود مواجه میشوند،برای حفظ امنیت ملی،چه نوع سیاست دفاعی خاصی را میتوانند اتخاذ نمایند.
خلاصه ماشینی:
"شماره 43،بهار 0831تأثیر محیط امنیتی منطقهای بر سیاست دفاعی دولتها*
سیاست دفاعی هر دولت،واکنشی است به تهدیدات برخاسته از محیط امنیتی خود
آغاز میشود و مطالعه در این مورد نیز به اوان شکلگیری روابط بینالملل به عنوان یک
قدرتهای بزرگ روی شکلگیری ترتیبات منطقهای است که این موضوع میتواند به چهار
گروهبندیهای منطقهای ممکن است برای ایجاد توازن در مقابل یک قدرت هژمونیک
سیاست قدرتهای بزرگ تکیه دارد و در مورد تأثیر عوامل خارجی بر روی منطقه و در
روابط قدرت میان دولتها به طور عمده به دولتهای بزرگ در سطح منطقه و نیز
مقایسه با شدت این رابطه میان آنها و دول خارج از مجموعه بیشتر است.
اهمیت تغییر در مجموعه امنیتی بهره گرفته است و دو عنصر اساسی این ساختار را،
براساس این موارد،مسائل امنیتی هر منطقهای ممکن است در یکی از نقاط روی
برخی تهدیدات ممکن است از محیط بلا فصل امنیتی یک کشور یعنی همسایگان آن ایجاد شوند.
این موضوع،امکان برنامهریزی برای سیاست دفاعی دولتها را نیز مشکل
آن را موازنه دهند و این یکی از مرسومترین اشکال سیاست دفاعی دولتها بوده است.
امنیت جمعی جانشین سیاست اتحاد و موازنه قدرت و نه معادلی برای آن است.
1-سیاست دفاعی کاملا متکی به خود:دولتها به دلایل مختلف ممکن است سیاست
به طور کلی سیاست دفاعی هر دولتی برای مقابله با تهدیدات برخاسته از محیط
منافع جهانی خود را درجهبندی کند تا سیاست نظامی لازم را برای هر منطقه به طور
(به تصویر صفحه مراجعه شود) این وضعیتها و تعامل آنها با سیاست دفاعی را میتوان به شکل زیر نشان داد:"