چکیده:
کییر کگارد فیلسوف و متفکر مسیحی که به عنوان پدر اگزیستانسیالیسم معاصر مشهور شده است، در زیرکاویهای وجودی خود، آنجا که به موضوع «ترسآگاهی» فلسفی انسانی میپردازد، معنا و مفهوم «گناه» را به عنوان مؤلفهای که همواره با ترسآگاهی به ظهور و بروز میرسد، آشکار میکند. وی بر این باور است که ترسآگاهی منشأ و علت گناه نیست؛ چراکه انسان به واسطه انسان بودنش و نه به واسطه گناهکار بودنش، ترسآگاه است، اما همواره با او همراه است. همچنین بر این باور است که ترسآگاهی امری است مبهم و هنگامی که در معرض بعضی مؤلفهها از جمله گناه قرار میگیرد، خود را آشکار میسازد. این تحقیق با رویکرد نظری و کاوشی در آثار کییر کگارد و با هدف تبیین معنای خاص گناه در فلسفهورزی کییر کگارد به عنوان یک فیلسوف مسیحی و نیز توضیح مسئله ترسآگاهی در بستر گناه و گناهکاری پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"» 2 اگر معتقد باشیم گناهکاری ذاتآ با آدم 7 وارد جهان شد و او را مسئول همه گناهان بشر بدانیم، در این صورت، آدم بیرون از نسل بشریت قرار میگیرد و هرگز نسل بشریت آغاز نمیشود؛ زیرا با تصور آدم به عنوان جوهر ذاتی گناه، آدم فردی است که پیش از تحقق گناه، گناهکار شده است؛ یعنی به یک معنا، گناهکاری مقدم بر ـ کییر کگارد در دو اثر از آثار خویش به تبیین گناه میپردازد :«مفهوم ترسآگاهی» و «بیماری به سوی مرگ».
از سوی دیگر، معنای معصومیت و بیگناهی در فرد بعدی همانند آدم 7 است و تفاوت آن صرفآ در جنبه کمی موضوع است نه در جنبه کیفی؛ زیرا فرد با توجه به ظهور متناهی و کرانمند خویش، صفت نامتناهی وجودیاش را به عنوان «امکان قادر بودن» کشف میکند و این آگاهی، ترسآگاهی را برای او به ارمغان میآورد که همان هیچ چیز است ـ هرچند بیگناهی با بیخبری در ارتباط است و بیخبری که مطابق با هیچ چیز است، ترسآگاهی دانسته میشود.
» 1 هرچند کاملا صحیح است که گناه و تقصیر علت ارتباط آدم و فرد بعدی میباشد، ولی همچنانکه ظهور گناه برای هر فردی به شکلی کاملا متفاوت میباشد، پیامدهای کاملا متفاوت و متمایزی را در پی دارد؛ زیرا از آن رو که گناه در افق نگاه کییر کگارد یکی از امکانات فرد است، هر لحظه به چهره جدیدی رخ مینماید و فرد به طور پیشینی هیچ شناختی نسبت به آن ندارد و به دلیل این ابهام گناه است که آزادی فرد نیز مبهم میشود."