خلاصه ماشینی:
و من میگویم که اگر ما واقعا چنین اعتقادی دربارۀ کسی داریم،چرا در زمان حیات او نظرمان را مطرح نمیکنیم و آیا بهتر نبود که ما در دوران حیات مینوی نظرمان را راجع به ایشان بیان میکردیم و حرف من به کسانی که نظر ما را نمیپذیرند این است که اگر دلیلی مبنی بر غلط بودن نظرات من داریدمطرح کنید،اگر درست باشد،حرف شما را میپذیرم،اما اگر دلیلی ندارید چرا عناد میکنید؟ من در دانشگاه مشهد سخنرانی کردم و دربارۀ بیت«همی خویشتن را چلیپا کند/به نزد خردمند رسوا کند»مفصل بحث کردم که فروغی و یغمای در مقدمۀ شاهنامهای که چاپ کردهاند این بیت را به صورت«همی خویشتن را چلیپا کند»آوردهاند یعنی اینکه خودش را بالای تیری برد و بیآبرو کند،این عینا در رستم و اسفندیاری که بعد از فوت مینوی از روی یادداشتهای او چاپ شده به همین صورت آمده است بدون اینکه نامی از فروغی و یغمایی به میان آید،من در کنکرۀ مشهد که افراد بسیاری چون دکتر خالقی مطلق و عثمان اف حضور داشتند،این مورد را ذکر کردم و گفتم که«همی خویشتن را چلیپا کند»یعنی خودش را هلاک کند و در آنجا از نظامی و شاهنامه شاهد آوردم،یعنی کسی که میگوید هرآنچه من میگویم درست است،خود را هلاک میکند و این در مقدمۀ داستان سیاوش است، بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم که«همی خویشتن را چلیپا کند»یعنی خودش را رسوا کند زیرا طرف دیگر هم همان معنی را میدهد و این تکرار است و من برای این بیت شواهد بسیاری آوردم که همۀ آنها چاپ شده است مثلا در آنجا که مریم زن خسرو پرویز بسیار ناراحت است نظامی میگوید: که ترسم مریم از بس ناشکیبی به ناگه برکشد خود را صلیبی و این دقیقا همین مفهوم است با این تفاوت که بیان نظامی ساده است و فردوسی همین مفهوم را پیچیدهتر کرده است.