چکیده:
گفتمانهای شهروندی و حقوق بشر گرچه پیوندهای زیادی دارند، سرچشمهء هریک متفاوت است.شهروندی لزوما سیستمی هنجاری انگاشته نمیشود.زیرا،پیوندهای وثیقی با ارزشها و تحولات تاریخی و اجتماعی دارد.وانگهی،ارزشهای حقوق بشر داعیهء جهانشمولی دارند،ولی رکن پایهای شهروندی،«تابعیت»است.همچنین،رابطهء دوسویهء حق و تکلیفمدارانه که وضعیت شهروندی را ایجاد میکند،در روابطی که حقوق بشر ایجادکنندهء آن است،ماهیتی یکسویه و مطالباتی دارد.
خلاصه ماشینی:
"(**)این مقاله در اداره مطالعات و پژوهش ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تدوین شده است.
تفسیر تاریخی شهروندی و حقوق بشر
کردن و حکومت شدن که البته این امر برای افراد آزاد امکانپذیر بوده است.
این نخستین تجربهء شهروندی مدنی و خصوصی بود و حقوق و تکالیف جنبه
اعلامیهء جهانی حقوق بشر نیز در مادهء 15 خود حق افراد را نسبت به تابعیت به
مطالعه و تفسیر تاریخی دو مفهوم شهروندی و حقوق بشر نشان میدهد که
آن نیز حق تعیین سرنوشت و فعال نمودن شهروندان است که این هدف از رهگذر
جلوهگر شد،به لحاظ تاریخی نقطهء آغاز و ریشهء اخلاقی حقوق بشر معاصر است.
است حقوق بشر نادیده گرفته شده یا نقض شوند،اما اتسحقاق انسان نسبت به
لازم به توضیح است که در ارتباط با نسل سوم حقوق بشر تحت عنوان«حقوق همبستگی solidarity rights
به بیانی دیگر،حقوق بشر برای حمایت فرد در مقابل دولت است که
ethich of participation دولت-ملت است زیرا،رکن اساسی شهروندی مفهوم عضویت است،در حالی
که حقوق بشر داعیهء جهانشمولی دارد و چنین رکنهایی را در بهرهمندی از حقوق
و حقوق مربوط به آن نسبتی متباین است و این دو مفهوم هیچ ارتباطی باهم
اعمال حقوق شهروندی نیازمند بهرهمندی از حقوقی است که آن را بهعنوان
مینمایند،فصل مشترک حقوق بشر و شهروندی است.
گفتمانهای شهروندی و حقوق بشر گرچه پیوندهای زیادی باهم دارند و
برای آنها مبانی مشترکی همانند برابری و آزادی میتوان یافت و در تعیین حقوق و آزادیها همپوشانی خواهند داشت(بهویژه فهرست نمودن حقوق
شهروندی عضویت است و این امر به لحاظ تحولات تاریخی بوده است که حقوق"