چکیده:
عرفان اسلامی بر فرهنگ و هنر ایران قرون 7 و 8(ه.ق)تأثیر فراوانی گذاشته و انسان در آن جایگاه بااهمیتی دارد.نقوش انسانی که در تعداد زیادی از ظروف سفالینههای این قرون آمده،دارای تعبیرات عرفانی هستند.با این نگاه به بررسی مفاهیم عرفانی نقوش انسانی روی ظروف سفالین قرون موردنظر پرداخته شده است.
هدف مشخص ساختن مفاهیم عرفانی نقوش انسانی در هنر سفالگری این دوران و تعیین جایگاه زیبایی شناسانه و معنایی آن با مشاهدهی آثار کتابخانهای و بررسی موردی بعضی از آثار این دوره است.
نتیجهی به دست آمده نشان میدهد که انسان جایگاه مهمی در نقوش ظروفی دارد که از مفاهیم عرفانی برخوردار بودهاند و این مسأله متأثر از جایگاه والای انسان در عرفان اسلامی است.
خلاصه ماشینی:
نتیجهی به دست آمده نشان میدهد که انسان جایگاه مهمی در نقوش ظروفی دارد که از مفاهیم عرفانی برخوردار بودهاند و این مسأله متأثر از جایگاه والای انسان در عرفان اسلامی است.
این مسأله نیاز به اثبات ندارد چرا که تمام فلسفه و بینش آنها در آثارشان متجلی شده است و ساختار فضای کارشان غیر از فضای عالم مادی و جسمانی محسوس بوده و هدف هنری آنها در اصل دارای اصالت معنوی بوده،و هنر آنان، با نوعی آگاهی از عالمی دیگر شکل گرفته است.
(زرینکوب،1381:545) نقوشی از روابط عاشقانه عرفانی روی ظروف سفالین تصویر شده است،که برای بررسی آنها باید به شناخت عشق و روابط عاشقانه در عرفان بپردازیم: «عشق مشتق از«عشقه»است و آن گیاهی است که در باغ پدید آید و چون این شجره طیبه بالیدن آغاز کند و نزدیک کمال رسد عشق از گوشهای سر برآرد و خود را در او پیچد تا به جایی رسد که هیچ نم بشریت در او نگذارد و چندانکه پیچ عشق بر این شجره زیادت میشود عکسش که آن شجره زردتر و ضعیفتر میشود تا بیکارگی علاقه و منطق گردد.
احتمال میرود که این تصاویر عاشق و معشوق باشد،این نوع نقاشی در وسط ظرف و در تعدادی از ظروف دیگر نیز تصویر شده است،که اغلب سرشار از فضایی اندوهبار است؛زیرا زوج به یکدیگر نگاه نمیکنند و«عاشق نشانههای متعددی دارد که از جملهی آنها،چشمان اشک بار،چهرهی زرد و جسم نحیف است،به هنگام تحمل چون کوه است،مانند آب سجدهکننده و چون خاک مظهر تواضع و فروتنی است.