خلاصه ماشینی:
"بدنبال سقوط تدریجی صادرات سنتی از یکسو و هجوم بیسابقه دولت و بخش خصوصی از سوی دیگر برای خرید ماشین و کالاهای صنعتی و کمبود مواد خوراکی داخلی،شکاف بازرگانی خارجی ما در پنج سال گذشته روزبروز عمیقتر شده و این شکاف تنها با سرمایه باد آورده نفت التیام یافته است.
خدمات:بقسمت خمات اقتصادی و اجتماعی توجه میکنیم و مشاهده میکنیم حتی در برابر کالاهائی که دولت بوفور ابو القاسم حالت اسکناس یکی سکهء نقره دید اسکناس بدو گفت کاینجا پی چیستی؟ ز نزدیک من دور شو بیدرنگ که همجنس و همقدر من نیستی منم بسکه با اعتبار و عزیز دهندم عزیزان در آغوش جای تو از بسکه بیقدر هستی و خوار :هندت کریمان بدست گدای بدین رنگ و رخسار و نقش و نگار بسی از تو من خوب منظرترم بصد چون تو هستم برابر بقدر بلی از تو صد بار من برترم بدو سکه گفتا که بر من منار از آنرو که من پشتبان توام دکان تو ز آنروی مانده است باز که من مایه بهر دکان توام ز روی تو این نقش گر بسترند ترا کاغذی پست خوانند خلق ولی نقش من گر رود از میان مرا باز هم نقره دانند خلق مبین گر فرومایهای یافته است مقامی که از مایهء اوست بیش نجاهی که دارد عزیز است لیک شود خوار چون افتد از جاه خویش خوشا آن گرانمایه مردی که طبع بفضل و هنر دارد آراسته و گر پایهء وی ز دستش رود نخواهد شد از قدر وی کاسته (به تصویر صفحه مراجعه شود) در اختیار دارد مانند نفت و بنزین و قیر و یا در بخش خدماتی که به انحصار دولت درآمده مانند شرکتهای واحد اتوبوسرانی روزبروز عرضه خدمات دولتی نامطلوبتر شده است."