چکیده:
خواندن و نوشتن دو مهارت به یکدیگر وابسته است.البته احتمال اینکه کسی نتواند
بخواند ولی بتواند بنویسد بسیار کم یا غیرممکن مینماید.اما افراد زیادی توانایی
خواندن دارند؛ولی نمیتوانند بنویسند.به هر حال، مهارت نوشتن به خواندن بیشتر
وابستگی دارد تا خواندن به نوشتن.با وجود این، بهتر است هر کدام را جداگانه بررسی و
مطالعه و سپس نسبت به ارتباط آنها قضاوت کرد.خواندنپیش از شروع به توضیح درباره زبان نوشتاری، ممکن است مطلوبتر به نظر آید که شرحی
از نظام بینایی و جسمانی انسان ارائه شود.به هر حال، این عمل در بحثهای زبانشناختی
خواندن و نوشتن صورت نمیگیرد چون در حال حاضر علم و دانش زیادی درباره آن وجود
ندارد.بررسی و مطالعه آنچه هنگام دریافت و فرایند زبان از طریق چشم صورت میگیرد،
بسیار جدید است، در حالی که درباره اعمال پردازشی لازم و محتمل مطالبی وجود دارد،
رابطه تشریحی عصبی این فرایندها مبهم است.علاوه بر آن، مطالب اصولی چندانی را
نمیتوان بیان کرد؛چون به نظر میرسد ساختار بیولوژیکی چشم و دست برای زبان نوشتاری
با اعضای گفتاری زبان شفاهی سازگاری چندانی ندارد(گر چه با توجه به پیشرفتهای
نسبتا جدید این موضوع چندان بعید و تعجبآور نیست).در نتیجه، حجم عظیمی از تحقیقات
را روانشناسانی انجام میدهند که توجه کمتری به ساختار و نقش چشمها دارند و بیشتر
به الگوها و شیوههای عمیقتری میاندیشند که مغز هنگام پردازش زبان نوشتاری انجام
میدهد.
خلاصه ماشینی:
"در هر الگوی نگارش این حقیقت باید مدنظر باشد که آنچه را نویسنده هنگام نوشتن میبیند شیوه تفکر او را تحت تأثیر قرار میدهد، گاهی اظهارنظر نویسنده در مورد آنچه نوشته است مانندحالا که آن را نوشتهام خوب نیستیااین آن مطلبی نیست که سعی دارم بگویمبسیار روشنگر و گویاست، و میتواند به اصلاح و تجدیدنظر در نگارش کمک کند، چون بعد از نوشتن مطلب مفهوم مشخص میشود و قبل از آن وجود خارجی ندارد.
هجی کردن یک فرایند آگاهانه و عمدی است که به ساختار زبانی و حافظه بصری خوب، نیاز دارد؛تا زبانآموزان استثناهای بیقاعده زبان را بخوبی فرا گیرد و حدس زدن نمیتواند مؤثر باشد، چون این عمل به معنی بازنویسی کامل کلمات و استفاده از تمام حروف سازنده آنهاست، تلفظهای مشابه برای هجیهای متفاوت و برعکس آن همیشه مشکلآفرین بوده و میباشد.
با توجه به نکات مثبت و منفی اصلاح هجای کلمات، و مشکل فراوانی که بر سر راه این عمل وجود دارد، فعلا تنها کار یاد گرفتن موارد بیقاعده زبان انگلیسی است که آنهم با کمی تمرین و ممارست در حد نیاز هر فرد برآورده میشود و معلمان محترم این رشته طی سالها تدریس فنون و راهبردهایی برای آن یافتهاند که به زبانآموزان کمک میکند و گر چه افرادی چون برناردشا و فولیک الیس و دیگران صحبتهای زیادی در این مورد کردهاند، هنوز هیچ اثری از اصلاح یا تلاش برای اجرای آن دیده نمیشود و احتمالا در آینده نیز نخواهد شد."