چکیده:
نظریه رشد درونزا،راهی را گشوده است که از طریق آن،بررسی اثرات مالیات بررشد اقتصادی،امکانپذیر شده است.هدف اصلی مقاله حاضر،بررسی اثر مالیات بر رشد اقتصادی،با تأکید بر نظریه رشد درونزا میباشد.این مقاله نشان میدهد که در چارچوب مدلهای نظری رشد درونزا،اثر مالیات بر رشد اقتصادی مبهم میباشد.ازاینرو شواهد تجربی نیز،در زمینه اثر مالیات بر رشد،بررسیشدهاند.نتایج حاصل از مطالعات تجربی،نسبت به پارامترهای بهکاررفته در مدل،مقطعی یا سری زمانی بودن و مانند آنها بسیار حساس بودهاند و در مجموع،نشاندهنده ضعیف بودن اثر مالیات بر رشد میباشند.
خلاصه ماشینی:
"معنیداری در مالیاتها سبب طرح پرسشهایی در مورد اثر مالیات بر رشد اقتصادی شده است.
2-روش دوم این است که سرمایه به میزان رشد در سایر نهادهها افزایش یابد.
سرمایه انسانی به عنوان دومین نهاده تولید بهجای نیروی کار کم تجربه در نظر گرفته شده است.
تکنولوژی و فرایندی ایجاد شده است که در تولید سرمایه فیزیکی نیز از این فرایند استفاده
تولید به صورت Y Kf(K,H) باشد که H سرمایه انسانی است و بازده ثابت نسبت به مقیاس وجود دارد بنابراین میتوانیم
میباشد)با K نشان داده شده است، m درصد نرخ رشد نیروی کار ماهر،در طول زمان است در
(3)-از آنجائیکه در مدل رشد سولو-سوان سطح پسانداز ثابت است در نتیجه سطح سرمایه نیز ثابت میباشد.
باز،کاهش در نرخ رشد بیشتر میشود بهطوریکه 01 درصد افزایش در مالیات بر سرمایه نرخ
(نرخی که در آن سرمایه جانشین نیروی کار میگردد و میزان محصول ثابت میماند) 1/1-p است که اگر p o باشد یک
تحلیل مقداری این مدل،با فرض درونزا بودن عرضه نیروی کار نشان میدهد که مالیات بر
نرخ رشد به دلیل 01 درصد افزایش در مالیات بر سرمایه فیزیکی،در یک اقتصاد بسته،به یک
در مدل سرمایه انسانی وجود ندارد و اثرات مالیات بر رشد را میتوان
M. (1990)"endogenouse technical change",Journal of Political Economy,98,71-102 مالیات بر درآمد نیروی کار،از 52 درصد به 51 درصد،سبب افزایش 2/77 درصدی رفاه،در
کاهش در مالیات بر درآمد کار نرخ رشد را 0/82 درصد در هر دو مدل سرمایه انسانی و
میشود نرخ رشد به میزان 0/82 درصد در مدل کالاهای واسطهای افزایش یابد ولی در مدل"