خلاصه ماشینی:
بنابراین،حکمت ذات متعالیه باری،اقتضای آن کرد که باوجود حاکمی عادل و مصلحی فاضل،در میان اولاد متفاوت آدم،توازن و تعادل نموده تا اعمال و اشغال اهل عالم را بقوت فصل خطاب بر نضج رشد و صواب مسلوک و محفوظ دارد و در انعقاد احکام شریعت شریف،غایة الامکان سعی نماید بجهت اصلاح امور نام و تثبیت قواعد اسلام،میان خاص و عام تسویه نگاهدارد و بزواجر سیاسی،دست ظلم اقویا را از معنای مظلوم کوتاه کند تا نظام عالم صوری برقرار بماند و ظلمت و بدعت،بحریم حدود شرع راه نیابد،تاطبیعت بهایم و انعام،در میان خاص و عام ظاهر نگردد،کسانی را که بر وظیفه خطیر مخصوص کردهاند،به عقل و شرع بر السنهء انبیاء4و علماء راهنمایی نمودهاند تا حق را از باطل تمیز کنند و در صلاح و فساد فرق نهند و ضابط مصالح بندگان گردند-پس حاکم و آمراگر بادای حقوق قیام نماید،در روز محشر عظمی،از سطوت عذاب جباری و صولت عقاب گرفتاری ایمن گردد،وگرنه در دیوان جزا در مقام پرسش قرار گیرد که الیوم تجزی کل نفس بما کسبت،9 پس ای عزیز،بر حاکم واجب است که خطر عهده وظیفه حکومت را بیندیشد و ادای حقوق و گزاردن امور بندگان حق را آسان نشمارد و آثار نتایج مرضی یا نامرضی مولی را خوار و برابر ندارد و در سیرتهای خلفای راشدین و سلاطین نیکوکار علیهم الرحمه تأمل کند-حاکم را باید که از حیله آداب خود را عاری نگرداند و انعام دنیا را باعث خسران عقبی نسازد و از شفقت و ترحم بر ضعیفان دریغ ندارد و بر دولت فانی دنیا اعتمادی نکند و از رسوایی و گرفتاری قیامت یاد آرد و ایام فرصت زندگانی را غنیمت شمارد-ای عزیز،تو هم از جمله پادشاهان و حاکمان و امیران هستی-و السلام علی من اتبع الهدی- ب-بنام نور الدین جعفر بدخشی.