چکیده:
در محیط سازمانی،شناخت سازمان و مدیریت و روابط بین آنها از اهمیت به سزایی برخوردار است.دانش عمیقتر از هربخش،به جرئت میتواند پویایی آن بخش را تضمین و تحول عظیمی در آن بخش ایجاد کند.درک بیشتر این علم راهی برای مشاهده و تجزیه و تحلیل سازمانها به صورت دقیقتر و عمیقتر است.این امر به مدیران کنونی و آینده کمک میکند تا ژرفنگرتر شوند و مسائل را بهتر درک کنند. نقد و بررسی و بیان مزایا و معایب چنین متونی،باعث درک بهتر و جلوگیری از ابهام و یکنواختی آنها میشود و هرچه متنی سادهتر،روانتر و همگنتر باشد،انگیزهء بیشتری را در خواننده ایجاد میکند.در متن حاضر سعی شده است یکی از کتابهای مهم فارسی در این مبحث(مبانی سازمان و مدیریت)از دو دیدگاه محتوایی و ظاهری به اجمال،بررسی،نقد و ارزیابی شود.
خلاصه ماشینی:
"در بخش دوم کتاب-که شامل 4 فصل سوم تا ششم است-نویسنده با مطرح ساختن بحثهای کلیدی در مدیریت که شامل برنامهریزی،تصمیمگیری، مدیریت استراتژیک و خلاقیت و نوآوری است،تلاش کرده است آثار تحولات محیطی را بر عملیات سازمان نشان دهد و مدیران را برای پیشبینی این اثرات آماده کند.
با وجود اینکه مطالب اساسی و عمدهای به طور اجمالی بررسی شدهاند (صفحات 692 به بعد)،یکی از مهمترین آنها بحث«راهبردهای مختلف برای کسب مزیت رقابتی»است که در صفحهء 452 به آن اشاره شده است: «چهار راهبرد کلی که سازمانها برای کسب مزیت رقابتی اتخاذ میکنند عبارتاند از: 1.
در آخرین فصل کتاب،مؤلف محترم پیرامون مدیریت بحران و سیستمهای کنترل رهبری به طور اجمال بحث مختصری ارائه کرده که مباحث کوتاهی دربارهء پیشبینی و ممیزی بحران،تهیهء برنامههای اقتضایی برای مواجهه با بحران و در نهایت انواع کنترلهای قابل استفاده در این موارد،از جمله سیستمهای کنترل تشخیصی و سیستم کنترل ارزشی یاد شده است که در این بخش با توجه به نیاز روزافزون به موضوعات مختلفی که در این مقوله میگنجد و به لحاظ رویارویی مدیران با موارد مختلف بحرانزدایی،بررسی و تأکید بیشتر در این مبحث کاربرد این منبع را بیشتر خواهد کرد.
نکتهء شایان ذکر دیگری که تقریبا برای همهء کتابهایی که در این زمینه نوشتهاند باید بررسی و بازبینی شود این است که کلیهء مطالبی که در سه واحد درس میانی سازمان و مدیریت مطرح میشود باید با عمل و تمرین همراه باشد تا به صورت کاربردی درآید و از آنجا که عملی کردن این مفاهیم برای همه امکانپذیر نیست، میتوان این کاستی را به نحو دیگری و با استفاده از case study (مطالعهء موردی)تا اندازهای جبران کرد،ولی چنین موردی در کمتر کتابی به میزان مناسب دیده میشود."