خلاصه ماشینی:
"«تسولاکیدیس»به عنوان یک نویسنده یونانی هر سه پرسوناژ روسی«چخوف»را وارد یونان میکند و یک پرسش خاص را به ذهن مخاطب میآورد:«اگر این سه خواهر در یونان باشند،آیا از آن وضعیت بسته قبلی درمیآیند»و همین انگیزه و غایت نهایی نویسنده برای شکل دادن به متن نمایشی فوق است که همانند یک ضمیمه و اپیزود ثانی برای متن اولیه و روسی آن عمل میکند و البته در نهایت هم باز همان نتیجهگیری«چخوف»را در قالب یک«جدا افتادگی فاصلهدارتر»مورد تأکید قرار میدهد.
اما پرسش دیگری نیز در ذهن مخاطب شکل میگیرد مبنی ب این که اگر نتیجه تا حدی یکسان به نظر میرسد چه لزومی به نوشتن این متن دوم بوده است؟پاسخ دادن به این پرسش دوم است که نقد و بررسی متن و اجرا را الزامی میکند: در متن نمایش«آتن-مسکو»اثر«ادوکیموس تسولاکیدیس»،داستانی در کار نیست و دوباره با یک موقعیت بسته ربهرو هستیم،اما برخلاف نمایشنامه «سه خواهر»اثر«آنتوان چخوف»این جا«الگا»و«ماشا»به طور نوبتی یک تجربه عشقی مشترک و کوتاه مدت با یک مرد روسی را داشتهاند و در نتیجه تجربه عشقی هم دارند،اما هردو در آن شکست خوردهاند."