چکیده:
برخی از روابط حقوقی میان مسلمان و کافر از نگاه آیات قرآن مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. نویسنده، نخست به تبیین معنای واژه »کفر« پرداخته و »مشرک«، »کتابی ذمّی«، »کتابی حربی«، »کافرانی که شبهه احتمال نزول کتاب آسمانی درباره آنان وجود دارد«، »کسانی که برای آنان کتابی نیست، ولی حدود و احکام دارند«. »مرتد ملی« و »مرتد فطری« را براساس آیات قرآن از اقسام کافر دانسته است. و با تاکید بر حقوق وضعی و طبیعی از میان روابط دهگانه حقوقی مسلمانان با کافران تنها به بررسی دو رابطه حقوقی ازدواج مسلمان با کافر و دیه بین مسلمان و کافر بسنده کرده است. نتایج بررسی در مورد اوّل، عبارتند از:
1- ازدواج مسلمان با کافر مشرک حرام است.
2- زن مسلمان در ازدواج با هیچ یک از فرقههای کفار، اعم از کتابی و غیر کتابی، ذمّی و غیر آن، مجاز نیست.
3- ازدواج مرد مسلمان با زن اهل کتاب ذمّی جایز است ولی با زن اهل کتاب حربی جایز نیست.
4- ازدواج مرد مسلمان با زن مجوس و مانوی مجاز نیست.
5- ازدواج مرد مسلمان با زن کافری که از »صابئان« باشد، حرام است.
6- ازدواج مسلمان با مرتد حرام است.
نتایج بررسی در مورد دوّم، عبارتند از: 1- دیه مسلمان بر کافری که مرتکب قتل خطای مسلمان شود، واجب است. 2- کفاره دیه کافر مقتولی که با مسلمانان قرارداد بستهاند، بر مسلمان قاتل واجب است. 3- مقدار دیه کافر در برابر مسلمان از آیات قرآن به دست نمیآید، بلکه براساس روایات، هشتصد درهم است.
firstly, this article defines different sorts of disbelievers and the concept of disblief and states the most important principle of muslims- disbelievers relations. afterwards, different kinds of laws, such as, common, private, natural and conventional are cared for. then, the issue of muslims marrying different sorts of disbelievers from the viewpoint of the quran and the ransom of a muslim are disbeliever with regard to each other are regarded in details.
خلاصه ماشینی:
مرحله دوم بیشتر علما ومفسران امامیه ازپیشینیان و پسینیان مانند سید مرتضی، در کتاب الانتصار، شیخ طوسی، در تفسیر تبیان، فضل بن حسن طبرسی در تفسیرمجمع البیان، جواد کاظمی در کتاب مسالک الافهام، و جمعی از فقها و مفسران اهل سنت، چون: فخرالدین رازی در تفسیر کبیر و… می گویند: در نگاه قرآن، ازدواج مرد مسلمان با زن کتابی، جایز نیست.
واما آیه سوره ممتحنه، گرچه درآن، عنوان کافر، اخذ شده و شامل اهل کتاب نیز می شود، ولی بازهم ناسازگاری بین دوآیه نیست، زیرا در برگرفتن کافر، اهل کتاب را، تنها از باب نامیدن او به این نام است به او کافر گفته می شود تا جای صدق مؤمن بر او نباشد، چنانکه خداوند، می فرماید: (من کان عدوا لله و ملائکته و رسله و جبریل و میکال فإن الله عدو للکافرین) (بقره / 98) مخصوصا ظاهرآیه… این است که از مردان هرکه ایمان آورد وهمسرکافر داشته باشد، باقی نگهداشتن او بر ازدواج گذشته حرام است، پس باید ایمان بیاورد و آن گاه ابقاء بر زوجیت کند.
این آیه شریفه گرچه به طور روشن از حرام بودن ازدواج مسلمان با کافر سخن نگفته است، ولی از دوستی با دشمنان خدا و رسول نهی کرده و از سوی دیگر، قرآن، همان گونه که گذشت از رابطه دوستی میان زن و شوهر سخن گفته است.
اگر مقتول، مسلمان و در صف کفار حربی باشد، مانند این که در بین قوم خود اسلام آورده ودر همان جا باقی مانده است، یا پس از اسلام آوردن به منظور ملاقات نزد اقوامش رفته است و قاتل بدون آگاهی از اسلام وی، او را به قتل برساند دراین صورت بر قاتل، کفاره (آزاد کردن یک برده)واجب است، ولی پرداخت دیه، به کسان مقتول واجب نیست.