چکیده:
اخبار و احادیث معصومان علیهما السلام پس از گسترش مباحث علوم روایی و در نتیجهء تنویع و تقسیم احادیث،غالبا با ملاکهای سندی ارزیابی شده و میزان صحتوسقم روایات نیز تا حد زیادی به چگونگی احوال راویان آنها بستگی داشته است.هر چند اینگونه شیوهء بررسی احادیث مسبوق به سابقه است،ولی کامل نیست و لازم است که ملاکهای متنی(نقد تحلیلی)نیز-همچون دورهء متقدمان-در اولویت قرار گیرد.تاریخ که پیوند عمیق با حدیث دارد به عنوان یکی از آن ملاکها به یاری پژوهندهء حدیث آمد تا درستی یا نادرستی بعض احادیث را محک زند و به همین سبب برخی از اندیشمندان اسلامی از ملاک مذکور-در کنار سایر ملاکها-در نقدوبررسی حدیث،بسیار سود جستهاند.
خلاصه ماشینی:
"به بیان ابو ریه،عالمانی که به حدیث ژرف مینگرند از ورای نقد اسناد،نقد دیگری-مشهور به نقد تحلیلی-هم دارند که شامل متن روایات،معانی،لغت، احکام عقلوشرع و موضوع تعارض اخبار و آثار است و نشان میدهد که آن گروه از علما در این زمینه با دانشمندان فلسفه،ادب و تاریخ مشترکاند و از همین روی بر بسیاری از احادیث ولو با سند صحیح،خدشه وارد کردهاند و چه بسا حدیثی که در اسناد آن به جز راویان موثق و مطمئن نباشند ولی در عین حال خود حدیث،واهی و معلول باشد.
سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز به طور پراکنده و محدود،به توسط برخی از اصحاب آن حضرت نگارش یافت ولی پس از یک دورهء فترت که -با ممانعت خلیفگان-نقل و کتابت آن با دشواریهای عمدهای همراه بود، سرانجام به طور گستردهای مکتوب گردید و نکتهء مهم این که ناقلان تاریخ در واقع همان راویان حدیث بودند که با تکیه بر سیرهء نبوی،وقایع و حوادث مهم را هم گزارش میکردند.
در واقع حدیث در آن زمان،یگانه مایهء علوم دیانت بود و تمام معارف دین اسلام مشمول آن بنیان پرمایه میشد،به گونهای که تفسیر، شریعت و احکام آن و تاریخ و امثال ذلک،همگی از منبع حدیث جریان داشت و لاکن احادیث مختلط و درآمیخته بود،زیرا ناقل حدیث آنگونه روایت میکرد که تفسیر آیهء قرآن کریم ضمن آن آمده بود و یا یک حکم شرعی و فقهی را در بر میگرفت و یا این که یک خبر از یک واقعه و حادثه در آن وجود داشت و یا همچنین مشتمل بر احادیثی بود که شرح حال اجتماعی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و یاران آن بزرگوار را شامل میشد."