چکیده:
در این مختصر،جایگاه وجودی رسول خدا در عالم خلقت،بیشتر از زبان صدر المتألهین شیرازی و به استناد آثار تفسیر او که آثاری فلسفی-عرفانی است بیان شده است:در بخش نخست مقاله در مییابیم که حقیقت محمدی،همان عقل اول و مخلوق نخست و در واقع واسطهء ایجاد عوالم است در قوس نزول و هم در قوس صعود،و در لباس جسمانی بشری با نام محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم که ثمرهء نهایی خلقت باشد.بدین معنا که در حقیقت این دو قوس در بدایت و نهایت به یک جا میرسد؛در بخش دوم ملاحظه میشود که جوهر نبی جوهری است جامع نشآت و حاکم بر سه اقلیم وجود حسی،مثالی و عقلی،یا دنیا،آخرت و مافوق آن.فلذا حاکمی که از لوازم آن حکومتهای سهگانه برخوردار باشد،در هر اقلیمی از وجود،به فراخور،دارای قدرت تصرف در آن است؛در بخش سوم مقاله بیان میگردد که پیامبر،انسان کامل یا همان جهان صغیر است که رونوشت جامعی از جهان کبیر باشد و لذا خلیفهء بر حق خدا در این جهان و مظهری مستوی و معتدل از صفات الهی است که مظهریتاش کامل باشد و هیچ اختلاف و تفاوتی در مظهریت او از اسما و صفات گوناگون الهی وجود ندارد.پس او مظهر اسم اعظم خدا و برهان وی است که همهء اعضای ظاهری و باطنیاش،برهان پروردگار عالمیان باشد.
خلاصه ماشینی:
"وجودشناسی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در تفسیر فلسفی-عرفانی ملا صدراناصر محمدی عضو هیأت علمی دانشگاه پیام نورچکیده در این مختصر،جایگاه وجودی رسول خدا در عالم خلقت،بیشتر از زبان صدر المتألهین شیرازی و به استناد آثار تفسیر او که آثاری فلسفی-عرفانی است بیان شده است:در بخش نخست مقاله در مییابیم که حقیقت محمدی،همان عقل اول و مخلوق نخست و در واقع واسطهء ایجاد عوالم است در قوس نزول و هم در قوس صعود،و در لباس جسمانی بشری با نام محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله و سلم که ثمرهء نهایی خلقت باشد.
نیز ثابت شده است که هرادراکی گونهای از وجود است، بنابراین کمال در هریک از این قوا موجب تصرف در عالمی از آن عوالم است و نبی صلی الله علیه و آله و سلم همان انسانی است که تمام آن قوا در او تقویت شده،به کمال رسیده و شدت یافته است(ملا صدرا.
اما هریک از موجودات خود مظهر صفات و آثار خدای تعالی هستند-بر سبیل اختلاف در نهانوآشکار-و این مطلب ما را سخن بایزید بسطامی که«ان الکل فی الکل»(کل در کل مستتر است)،تأیید میکند و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم مظهر جمیع صفات الهی است بر سبیل استوا و برابری،و چون مظهریت وی مستوی باشد بنابراین حضرتش در اقلیم وجود به منزلهء خط استوا است که چون نور حق از آسمان حقیقت تابیدن گیرد و آن نور حقیقت از میانهء آسمان دنیا بر وی میافتد و برای وجود مبارکش سایهای نیست(ملا صدرا 1364 هـ ش."