خلاصه ماشینی:
"در مورد جایگاه تعمیمهای علمی نیز اختلاف نظر وجود دارد،بدین معنا که آیا آنها بیانگر پیوندهای ضروریاند یا از صرف نظاممندیهای بالفعل حکایت میکنند؟آیا فلز وقتی گرما ببیند باید منبسط شود یا این[قانون]صرفا یک الگوی منظم است که مؤیداتی برایش داریم و آن مؤیدات به اندازهای است که توجیهی برای قبولش فراهم میکند؟ در اینجا بههیچوجه نمیتوان چنین اختلاف نظرهایی را فیصله داد ولی میتوانیم این فکرت را راهنمای خویش سازیم که اگر تصوراتی پرمایه دربارهء هریک از علم و دین را در مد نظر قرار دهیم،در این شرایط آسانتر از هر شرایط دیگری میتوان حقیقت امر را در خصوص میزان هماهنگی میان آنها معلوم ساخت.
اما این، دیدگاهی سنجیده نیست:این دیدگاه ناشی از سادهسازی زیاده از حد[یا مثله کردن]انبوهی از پیوندها میان مغز ما و خصوصیات ذهنی ما است و اغلب(در خارج از فلسفه)در بوتهء آزمون مبنایی قرار نگرفته است،[حال آنکه]به عنوان یک دعوی جدی در مورد همهویت بودن این دو-به این معنا که هر خصوصیت مغز باید یک خصوصیت ذهن باشد و بالعکس-لازم است چنین آزمونی را بگذراند.
میتوانیم برخی اوصاف عموما پذیرفتهء نظرپردازی علمی را به عنوان مبنای بحث و به شرح زیر مسلم فرض کنیم:(1)این نظرپردازی برآن است تا توصیفی از پدیدارهای تجربه،نه فقط از پدیدارهای مادی بلکه از پدیدارهای روانی نیز،عرضه کند و(2)در پی توصیفی است که از نیروی تبیین و پیشبینی برخوردار و به نحوی با استفاده از مشاهده یا آزمایش، آزمونپذیر باشد ممکن است افراد معدودی همچنان سماجت بورزند و از این دیدگاه که ذهن همان مغز است، دفاع کنند."