چکیده:
کانون تمرکز بیشتر روشهای موجود در مدیریت، بر مدیریت زیردستان استوار است. اندک مطالعاتی در باب چگونگی نفوذ زیردستان بر فرادستان انجام شده است. هدف غایی این پژوهش، فهم چگونگی چنین نفوذی و سپس، تبیین کمّی آن است. بر این اساس، پژوهش در دو مرحله با عنوان پژوهش ترکیبی اکتشافی انجام شده است. در مرحلة نخست که به صورت کیفی اجرا شده، نظریة فرایند نفوذ بر فرادستان بر اساس راهبرد دادهبنیاد، تدوین و در مرحلة دوم، نظریة حاصل به صورت کمّی آزمون شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایش است. ابزار گردآوری این مطالعه، مصاحبه (دادههای کیفی) و پرسشنامه (دادههای کمّی) بوده و از جامعة آماری دو دانشگاه (تربیت مدرس و شهید چمران اهواز) جمعآوری و تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که چیدمان استفاده از راهبردهای نفوذ عبارتند از: 1. مدیونسازی، 2. اعتمادسازی، 3. ائتلافسازی، 4. وابستهسازی، 5. متقاعدسازی، 6. پنهانسازی و 7. شرطیسازی. همچنین میتوان به تفاوت میان خودارزیابی و دگرارزیابی کارکنان اشاره کرد؛ به این صورت که استفاده از راهبردهای وابستهسازی و مدیونسازی را بیشتر به خود نسبت داده، استفاده از راهبردهای پنهانسازی و شرطیسازی را بیشتر به دیگران نسبت میدهند.
خلاصه ماشینی:
"اعتمادسازی معرفی خود به عنوان فرد متعهد (تظاهر به) پایبندی به اهداف شغلی و سازمانی معرفی خود به عنوان فرد معتقد (تظاهر به) پایبندی به مبانی اخلاقی و اسلامی مدیونسازی انجام کارهای خوشایند مدیر که خارج از وظایف رسمی هستند ائتلافسازی همپیمانی با ذینفعان متقاعدسازی جلب موافقت مدیر از راههایی که ریشه در راهبردهای پیشین دارد شرطیسازی تشویق رفتارهای خوشایند مدیر، پس از موافقت او با درخواست عامل تنبیه رفتارهای ناخوشاید مدیر، پس از مخالفت او با درخواست عامل پنهانسازی مخفی کردن نفوذ یا فرایند نفوذ پژوهش کمی سؤالهای بخش کمی به طور حتم یکی از نخستین سؤالاتی که در این زمینه مطرح میشود، میزان استفاده از این راهبردهاست.
کارکنان سازمانهای دولتی از کدام یک از راهبردهای نفوذ رو به بالا بیشتر استفاده میکنند؟ برای پرسش از کارکنان سازمان این نگرانی وجود دارد که ممکن است خود را متفاوت از آنچه دیگران میبینند ارزیابی کنند.
آیا بین خودارزیابی و دگرارزیابی کارکنان در استفاده از راهبردهای نفوذ رو به بالا تفاوتی وجود دارد؟ یکی از نکات قابل توجه این است که انتخاب راهبردها در میان کارمندان، با سابقة کاری، نوع استخدام، سطح سازمانی و جنسیت متفاوت، چه تفاوتهایی دارد.
شرطیسازی وابستهسازی راهبردهای پنهانسازی و شرطیسازی(که با توجه به نمودار 4، تفاوت در آن، ناشی از تنبیه است) از دید فرادستان، راهبردهایی منفی و مدیونسازی و وابستهسازی، مثبت هستند و اختلاف رتبه در آنها حکایت از آن دارد که در بین کارکنان این تمایل وجود داشته که راهبردهای منفی را بیشتر به دیگران و راهبردهای مثبت را بیشتر به خود نسبت دهند."