چکیده:
در مباحث مرتبط با عدالت اجتماعی و اقتصادی، انتخاب نوع رویکرد به مقولة عدالت، تأثیری بسزا در جنبههای نظری و عملکردی دارد. این موضوع، اهمیت تبیین رویکرد اسلام دربارة عدالت و توازن را دوچندان میکند. در این مقاله، بهمنظور تبیین رویکرد اسلام به مسئلة توازن، به بررسی فرضیة سازگاری دیدگاه شهید صدر و شهید مطهری در این زمینه میپردازیم. یافتههای این تحقیق که به روش کتابخانهای انجام شده است، عبارتاند از: الف) در رویکرد شهید صدر، توازن متکی به دو محور کاهش نابرابریهای شدید و کسب درآمد متناسب با معیشت آبرومندانه است؛ ب) نظریة توازن شهید مطهری متکی بر آرای ایشان در زمینة حقوق فطری و طبیعی است؛ ج) بهرغم برخی ادعاهای مطرحشده، هیچ ناسازگاریای بین نظریة توازن شهید صدر و شهید مطهری وجود ندارد.
In the discussions about social and economic justice, the criterion of choosing an approach is the effect which justice exerts on theoretical and practical aspects. This idea increases the importance of exploring Islam's approach to justice, and balance. The present paper examines the hypothesis of conformity in martyr Șadr and Motahhari's views on balance in order to make explicit Islam's approach to balance. The research which relies on a library method, comes up with three main results: first, according to martyr Sadr's approach, balance is based on two principles: reducing great inequalities and earning an income which ensures a respectable standard of living. Second, martyr Motahhari's approach represents his views on natural rights. Third, there is no inconsistency between martyr Sadr's approach and that of martyr Motahhari's, in spite of some unfounded claims.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین، یکی از نکات کلیدی در مبحث توازن این است که بر اساس چه ملاک و معیاری یک وضعیت را نامتوازن و وضعیت دیگری را متوازن تشخیص میدهیم؟ جمعگرایان یا کسانی که به نوعی به هویت جمعی اهمیت میدهند، خواه برای فرد اصالت قائل باشند یا نباشند، وضعیت مطلوب را در سلامت کلیت نظام میدانند و بهرهمندیهای فردی را اگر هم مهم بدانند، اما به مصلحت نظام کل توجه ویژه دارند.
خاستگاه حق (حق خاص و حق عام) یکی از نکات مورد توجه دربارة حق که در تبیین رویکرد شهید صدر نیز مؤثر میباشد، این است که منشأو خاستگاه حق چیست و بر چه اساسی برای افراد بهوجود میآید؟ هارت(Hart) حق را به اعتبار خاستگاه آن، به دو دستة عام و اختصاصی تقسیم میکند.
دیدگاه شهید مطهری؛ حقگرایی غایتمدار دیدگاه شهید مطهری دربارة توازن، مانند دیدگاه شهید صدر روشن نیست و تأکید زیاد ایشان بر حقوق فردی، این تصور را بهوجود آورده است که گویا ایشان در نظریة عدالت، به توازن که به حق جامعه نظر دارد، اهمیت زیادی نمیدهد و یا لااقل آن را در زمرة مهمترین مسائل عدالت اجتماعی نمیداند.
اما این امتیاز بر چه اساسی به ذیحق داده شده و ملاک وضع چنین حقی چیست؟ آیا حقوقی هستند که بالذات و قبل از اعتبار قانونی وجود داشته و تابع جعل قانونگذار نباشند؟ معیار چنین حقوقی چیست و چگونه قابل شناساییاند؟ از نظر شهید مطهری، حقوق اعتبار خود را از جعل نمیگیرند؛ بلکه این حقوق، خود محک حقانیت و اعتبار قوانین هستند؛ یعنی قانون مجعول، در صورت مطابقت با چنین حقوقی مشروعیت دارد."