چکیده:
تجزیه و تحلیل تطبیقی دارای سابقهای طولانی در رشتهها و مباحث گوناگون علمی،فلسفی و هنری است.یکی از مهمترین چالشها در این نوع مطالعه،انتخاب رویکرد و روششناسی مناسب برای انجام تحقیق است.
در دهههای گذشته در حوزهء مطالعات علوم انسانی و هنر،گرایش فزایندهای برای استفاده از رویکرد تحقیق کیفی وجود داشته و یکی از دلایل اصلی آن ناتوانی«رویکرد کمی»در نیل به معنا و ماهیت پدیدهء مورد بررسی بوده است.
در این مقاله ضمن بیان ویژگیهای هریک از دو رویکرد یاد شده به اجمال،کارآیی پدیدارشناسی به عنوان یکی از روشهای زیرمجموعهء رویکرد کیفی با تأکید بر آرای ادموند هوسرل1و مارتین هایدگر2،در پژوهشهای هنری،به بحث گذارده شده است.
نتیجهء بررسی نشاندهندهء توان قابل ملاحظهء نقد پدیدارشناسانه در بررسی و مطالعهء آثار هنری است.تلاش پدیدارشناسی برای یافتن وجوه اشتراک،تداوم،الگو و نظم زیربنایی و بازگشت به خود اشیاء میتواند پژوهش هنر را به سمت یافتن سرچشمههای معانی و فرهنگهای گوناگون سوق دهد.ضمن آنکه بررسی وجوه افتراق و گوناگونیها نیز امکان تلاقی افقهای متنوع فرهنگی را فراهم آورده و به آفرینش معانی جدید مدد میرساند.
خلاصه ماشینی:
"روششناسی مناسب برای انجام تحقیق است.
استفاده از رویکرد تحقیق کیفی وجود داشته و یکی از دلایل اصلی آن ناتوانی«رویکرد
کمی»در نیل به معنا و ماهیت پدیدهء مورد بررسی بوده است.
در این مقاله ضمن بیان ویژگیهای هریک از دو رویکرد یاد شده به اجمال،کارآیی
پدیدارشناسی به عنوان یکی از روشهای زیرمجموعهء رویکرد کیفی با تأکید بر آرای
معنای پدیدهء مورد بررسی است.
نظر را توصیف یا تأویل نمایند،بهتر است از رویکرد
حال این پرسش مطرح میشود که چگونه میتوان
هوسرل(و نه خود او)دارای ویژگیهای زیر است:
حقیقت تفسیر و تأویلی از تجربهء مورد بررسی است و
هنر را وادارد که متن مورد بررسی خویش را بارها و
در این میان،خود محقق به عنوان یک پدیدارشناس نیز
پدیدهء مورد بررسی ناتوان است و در فرایند مطالعه،
و ضروری برای امکان ورود به حوزهء نقد است.
عالمی است که اثر هنری آنرا برپا میدارد و در عین
فرهنگی و سنت و عالمی باشد که این آثار در آن به
پرسش این است که آیا در مطالعات تطبیقی آثار هنری،
آوردن و کار ما به عنوان پدیدارشناس آن است که خود
دیگر به دلیل تلاشی که طی این فرایند برای دوری جستن
خود اشیاء و توجه به همهء ابعاد و طیفهای کاملی از پدیدهء مورد بررسی صروت میگیرد،آنرا یک روششناسی
دکتر محمد رضا ریختهگران نیز در این ارتباط میگوید:
این بوده که«اپوخه»غیر ممکن است و تأویل امری
نیل به خوانش اولیهء متن و از این ره امکان دریافت یک
عملکرد فرم آن است که متن را برای امکان برقراری
برای بهکارگیری در مطالعات تطبیقی برخوردار است."