چکیده:
بینامتنیت و بیناگفتمان بازتاب نظریهها و رویکردهای مطالعاتی خاصی هستند که در دهههای اخیر شکل گرفته و مورد استفادهء بسیاری از محققان در عرصهء مطالعات ادبی و هنری و دیگر حوزههای علوم انسانی قرار گرفتهاند.امروزه هریک از این نظریهها و رویکردها دارای تاریخچه و دستهبندیهای مخصوص به خود هستند و از آنها در مطالعات گوناگون بهره برده میشود.با وجود آنکه این دو مقوله به ویژه بینامتنیت موضوع آثار بسیاری بودهاند،اما تحقیقات بایستهای بهویژه در ایران درخصوص مقایسه این دو و نوع ارتباط آنها انجام نگرفته است.
مقالهء حاضر به بررسی چگونگی رابطه میان تحلیل بینامتنی و تحلیل بیناگفتمانی،عناصر مشترک و متفاوت میان آنها میپردازد.برای این منظور نخست به نکات مشترکی همچون«تحلیل»و«بینا»و سپس به تفاوتها همچون«متن»و «گفتمان»خواهیم پرداخت.در نوشتار حاضر همچنین نقش بینامتنیت در شکلگیری بیناگفتمانی نیز بررسی شده است. در پایان هم مطالب نظری ارائهشده با مثالهایی هنری مورد بررسی کاربردی قرار گرفتهاند.
خلاصه ماشینی:
"شاید این پرسش مطرح شود که آیا بررسی مقایسهای میان تحلیل بینامتنی و تحلیل بیناگفتمانی مورد توجه محققان بوده است؟ به بیان دیگر،پیشینهء این تحقیق چگونه است و چه پژوهشهایی در این رابطه انجام شده است؟در پاسخ به این پرسشها میتوان گفت که متأسفانه میزان پژوهشها در این خصوص حتی در کشورهای اروپایی زیاد نیست و در کشور ما نیز تقریبا هیچ پژوهش جدی در این خصوص صورت نگرفته است.
)باشد و هنگامی از بیناگفتمان استفاده کند که منظور مجموعهای باابهام بیشتری است» (Maingueneau,1995:329) البته همانطوری که منگنو اشاره دارد موضوع کاربرد عمومی است در غیر این صورت هریک از این مفاهیم با وجود چندمعنایی بودن دارای تعریف و تاریخ خاص خود میباشند.
براساس نظر سرفتی و برخی دیگر ویژگی بینامتنی نه فقط برای وضعیت بیناگفتمانی بلکه برای حتی خود گفتمان نیز لازم و ضروری است.
تحلیل بینامتنی و تحلیل بیناگفتمانی با وجود مباحث بالا این پرسش هنوز مطرح است که آیا تفاوت میان تحلیل بینامتنی و تحلیل بیناگفتمانی تفاوتی هستیشناختی است یا شناختشناختی؟به عبارت دیگر، آیا موضوع تحلیل تفاوتی ماهوی با موضوع تحلیل گفتمانی دارد؟یا اینکه نگاه به یک موضوع واحد با دو نگرش و دو پارادیم گوناگون است؟در این خصوص میتوان گفت که هردو صورت مفروض است یعنی در برخی موارد گفتمان نسبت به متن تغییر ماهیت پیدا کرده است و در برخی موارد این تغییر صرفا شناختی است.
این رابطهء بیناگفتمانی بر روی برخی عناصر تأکید بیشتری دارد که به آنها اشاره میشود: بیناگفتمانهای هنری:یکی از مهمترین و شاید طبیعیترین رابطهء برقرارشده همانا رابطه بیناهنری میان این دو اثر است."