خلاصه ماشینی:
همچو جادویی توانا،هرچه خواهد،میتواند باد پیل ناپیدای وحشی باز آزاد است، مست و دیوانه، بر زمین و بر زمان تازد.
[آیا هیچ داند باد؟ (اخوان ثالث،1372:127-128) اشاره یکی از بزرگترین شاعران ایران و روزگار ما،مهدی اخوان ثالث است.
آخر شاهنامه دارای 32 شعر و 2 تصنیف است و یکی از شعرهای این مجموعه«مرثیه»نام دارد.
نوشتهء ادبی زیبا نیز این خاصیّت را دارد؛ یعنی لازم است شروع نوشته زیبا باشد تا خواننده را به درون خود بلغزاند و موجب لذّت او شود.
شعر مرثیهء اخوان ثالث نیز اینگونه است؛یعنی شروع و پایان زیبایی دارد.
اخوان در این بند با تشبیهی حسّی به حسّی،که عناصر سازندهء دو طرف آن،طبیعت(خاک)و لوازم زندگی بادیهنشینان(خیمه) است،به حرکت باد اشاره میکند.
[آیا هیچ داند باد؟ اخوان هرجا لازم بوده،به قافیهپردازی در درون بند هم پرداخته است.
خانه از بهر کدامین عید فرّخ میتکاند باد؟ اخوان از پیلی سخن میگوید که وحشی،آزاد،مست و دیوانه است و بر زمین و زمان میتازد؛درختان تناور و باردار را بر خاک میاندازد و درختان بیباررا تکان میدهد و از ریشه درمیآورد.
اخوان شیوهء طنز را،همانند حافظ،چاشنی شعر خود کرده است: ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق؟ برو ای خواجهء عاقل،هنری بهتر از این؟ (حافظ) در این شعر،«خواجهء عاقل»به طنز یعنی خواجهء نادان.
حال اخوان با طنزی تلخ و گریه در گلو میگوید:«خانه از بهر کدامین عید فرّخ میتکاند باد؟»یعنی این اعمالی که باد(شاه)انجام داده است،خانهتکانی نیست؛وحشیگری است.
اینگونه واژگان بیانگر آشنایی شاعر با لغات کهن پارسی و آداب و فرهنگ و تمدّن ایران باستان و اساطیر است.
[آیا هیچ داند باد؟ گفتیم واژگان در دست اخوان چون مومند.