خلاصه ماشینی:
"اما سرزمین هرز سطرهای شاعرانهای در خود دارد که از زبان محکم ترجمهء بهمن شعلهور شنیدنیتر و خواندنیتر از شعرهای دیگر او شده است: «و سرازیر میشدیم در کوهستان آنجا آدم حس میکند که آزاد است چه هستند ریشههایی که چنگ میاندازند،چه شاخههایی از این مزبلهء سنگلاخ میرویند،پسر انسان، نمیتوانی پاسخ دهی،یا گمان بری،چه تو تنها کومهای از تندیسهای شکسته را میشناسی،آنجا که خورشید میتابد، و درخت خشک برکس سایه نمیافکند،و زنجره تسکینی نمیدهد.
»(ص 18) بهمن شعلهور سرزمین هرز را با زبانی آرکائیک به فارسی برگردانده است؛احتمالا برای اینکه با فضای مذهبی و اسطورهای شعر تناسب بیشتری داشته باشد.
اما اگر در آخر بخواهم قضاوت منصفانهای دربارهء ترجمهء سرزمین هرز داشته باشم،باید اعتراف کنم که مترجم نهایت تلاش خود را چه در حفظ و بازآفرینی شاعرانگی و زیبایی سطرها و چه در رمز گشایی معنایی به خرج داده است."