چکیده:
البته مقصود از این که اگر کسی زکات ندهد مسلمان نیست،این است که کسی اصل مشروعیت زکات را منکر شود که از باب انکار ضروری دین،که منجر به انکار رسالت پیامبر اسلام(ص)میگردد،از حوزهء اسلام خارج میشود نه صرفا به دلیل عدم پرداخت،بنابراین وجوب زکات از مسلمات دین اسلام و جزء ضروریات دین است که انکار آن موجب کفر خواهد بود1. با توجه به مطالب یاد شده و همچنان که در بحث تکلیف کفار در فروع مطرح است،وجوب زکات بر کافر هم مستقر بوده و نسبت به ترک آن مشمول کیفر و عقوبت الهی واقع میگردد،مسائل مربوط به زکات کافر را در پنج محور به شرح زیر بررسی مینماییم: 1-وجوب زکات بر کافر. 2-عدم صحت پرداخت زکات از جانب کافر در حال کفر. 3-ضمان کافر در صورت اتلاف اموال زکوی. 4-سقوط زکات دوران کفر از کافری که مسلمان میشود. 5-پرداخت زکات به کافر.یکی از واجبات بسیار مهم مالی که در اسلام مطرح است،مسألهء زکات است که قرآن کریم به آن اهمیت فوقالعاده داده است و آن را در ردیف نماز میشمارد1و به صورت امر،فرمانی صادر کرده و از رسول گرامی(ص) به عنوان رهبر امت اسلامی خواسته است آن را اجرا نماید و هدف آن را تطهیر و تزکیهء اجتماع و افراد جامعه قرا رداده است.«خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها...»2. زکات به عنوان یکی از ارکان اسلامو به عنوان یکی از مسلمات و ضروریات دین اسلام مطرح است،تا آنجا که امام صادق(ع)،میفماید:خداوند عالم در اموال ثروتمندان،حقوقی برای مستمندان واجب کرده که موظف به ادای آن هستند و آن زکات است و اگر پرداخت نمایند انجام وظیفه کرده و به سبب عمل به آن، خونشان محفوظ میماند و در صف مسلمین قرار میگیرند3. همچنین از امام صادق(ع)نقل شده که فرمودند:اگر کسی قیراطی از زکات را منع کند و نپردازد نه مؤمن محسوب میشود و نه مسلمان4.
خلاصه ماشینی:
"«از شروط زکات،اسلام است بنابراین بر کافر اصلی و مرتد زکات واجب نیست و هرگاه مرتد مسلمان شود زکات زمان ارتداد از او ساقط است این نظر حنفیه و حنابله است،اما مالکیه گفتهاند:اسلام شرط صحت(زکات)است نه شرط وجوب بنابراین بر کافر هم واجب است هرچند پرداخت زکات از او در حال کفر صحیح نیست مگر این که مسلمان شود و چنانچه مسلمان گردد(زکات دوران کفر)از او ساقط میشود،شافعیه نیز گفتهاند:وجوب زکات بر مرتد موقوف است به برگشت او به اسلام که اگر اسلام بیاورد،معلوم میگردد که زکات بر او واجب است به دلیل بقاء ملک او» در کتاب مغنی ابن قدامه نیز آمده است: «ان الزکاة لا تجب الا علی حر مسلم تام الملک و اما الکافر فلا خلاف فی انه لا زکاة علیه»2.
چنانچه این نظریه پذیرفته شود که اخذ زکات و هزینهء زکات و خلاصه ادارهء امور مربوط به زکات در اختیار حاکم اسلامی و حکومت اسلامی است،این خود بهترین دلیل بر این است که سهم مؤلفة القلوب هم با توجه به مصالح اسلام و مسلمین همواره باقی است،چه این که اگر خود مردم زکات را بپردازند و حاکم اسلامی شرعا دخالتی در آن نداشته باشد چگونه تضمین میشود در جهت تمامی موارد هشتگانهای که قرآن کریم تعیین کرده مصرف گردد و افزون بر آن چگونه میتوان حاکماسلامی را موظف کرد که از مال زکات در جهت تألیف قلوب و جلب افراد به اسلام استفاده کند،در قرآن کریم آمده است:پیامبر(ص) خود سرپرستی تقسیم زکات را بر عهده داشت،که برخی از منافقان در چگونگی توزیع صدقات بر پیامبر اکرم(ص)اشکال میگرفتد و انتظار داشتند که برخلاف موازین به آنها نیز از زکات داده شود."