خلاصه ماشینی:
"لذا برای مقابله با تشکلها و احزاب غیر اسلامی که براساس گرایشهای غربی و شرقی تأسیس شدند و نیز برای ایجاد ارتباط با تشکلهای فرهنگی جدید و فارغ التحصیلان و غیره لازم شد تا تشکلهای اسلامی ایجاد شوند که مبتنی بر تفکر اصیل اسلامی و برگرفته از تعالیم اهل بیت علیهم السلام باشند و به نحوی با حوزه علمیه و اهداف و برنامههای آن در ارتباط باشند تا این تشکلها بتوانند با تحولات سیاسی مهم منطقه و به ویژه در عراق و بعد از سقوط نظام پادشاهی و تشکیل نظام جمهوری مقابله و همراهی نمایند و این تفکر زمینه شکلگیری تنظیم اسلامی را در سال 8591 ایجاد کرد که اندیشمندانی همچون شهید محمد باقر صدر و شهید محمد مهدی حکیم و سید مرتضی عسکری در آن مشارکت داشتند که این تشکل بعدها به نام حزب الدعوته اسلامی معروف شد و طی مدت دو سال شکلگیری به فعالیتهای فکری و فرهنگی و تشکیلاتی محدود اقدام کرد ولی،شرایط خاص آن دوره موجب شد که شهید صدر و علامه سید محمد مهدی حکیم فعالیت داخل حزبی را ترک کنند و به فعالیت در تشکیلات مردمی با رهبری مرجعیت دینی مبادرت بورزند و به رغم کنار گذاشتن فعالیتهای حزبی(در سال 0831 هجری)،شهید حکیم به فعالیت سیاسی منظم و حمایت و هدایت آن از طریق تشکیلات مرجعیت پدرشان امام حکیم ادامه داد و بعد از آن به صورت مستقل یا از موضع رهبری به فعالیت اسلامی که سید شهید صدر عهدهدار آن بود به آن ادامه داد و در فعالیتهای سیاسی به پیش گامی و شجاعت و جرئت و تدبیر معروف شد و در زمان سلطه کمونیستها بر عراق،شهر نجف تحت تدابیر شدید قرار گرفت و بر سر هر کوچهای دو نفر مسلح به نام «انصار الاسلام»میایستادند و ما بین امام حکیم و رژیم حاکم و کمونیستهای طرفدار دولت و به دنبال صدور فتوای مشهور امام حکیم مبنی بر اینکه کمونیسم کفر است و الحاد مقابله و درگیری ما بین آقای حکیم و رژیم حاکم و کمونیستهای طرفدار دولت به اوج رسید و با وجود تمامی این موانع و خطرها و از این قبیل امور که طی دهه شصت میلادی ادامه داشت ولی،از انجام مسئولیت خود سرباز نزد."