چکیده:
در بسیاری از ادعیه و مناجاتهای مأثور از امامان معصوم علیهمالسلام تعابیری به کار رفته است که گویا آن بزرگواران مرتکب گناه شدهاند! این شبهه با اعتقاد ما مبنی بر عصمت ایشان ناسازگار است. به راستی به چه دلیل انبیا و ائمه اطهار علیهمالسلام به خود نسبت گناه داده و به درگاه ربوبی توبه و استغفار میکنند؟ در پاسخ به این شبهه، پاسخهایی ارائه شده است. اجمالا در این زمینه باید گفت: هرچند انبیا و ائمه اطهار علیهمالسلام انسانهای کامل، صاحب مقام عصمت و از هرگونه خطا و لغزش مصون هستند اما هم ایشان، آنگاه که در برابر عظمت و کبریایی و جلال و جبروت خدای متعال قرار میگیرند و نعمتهای بیکران خداوندی را که به بشر و ایشان عطا فرموده است به یاد میآورند، بیاختیار با خضوع و خشوع در برابر عظمت الهی زبان به تضرع میگشایند و از اینکه به لطف و کرم الهی از وساس شیطانی محفوظ مانده، خدای را شاکرند.
خلاصه ماشینی:
"اکنون با توجه به اعتقاد ما به عصمت پیامبران الهی و از جمله پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآله، و ائمه معصومان علیهمالسلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام، و با توجه به این باور که آنان از بدو تولد معصوم بودند و هیچ گناهی از آنها سرنزده و حتی برخی بر آناند که ترک اولی نیز نداشتهاند، این سؤال اساسی مطرح میشود که چرا در تعابیر مورد اشاره به آنها نسبت گناه داده شده و در مواردی از آنها خواسته شده که استغفار کنند و یا خود درصدد توبه، تضرع و استغفار برآمدهاند، و چگونه نسبت گناه و استغفار با مقام عصمت آنان سازگار میگردد؟ سؤال دیگر اینکه، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، و ائمه اطهار علیهمالسلام، در قیامت پیروان خود را شفاعت میکنند و طبق برخی از روایات شب اول قبر و هنگام جان کندن بر بالین آنان حاضر میشوند و سختیها و عذابهای لحظه جان دادن و شب اول قبر را از آنان برمیدارند.
با آن پاسخ تا حدودی ما به فهم و درک علت توبه، استغفار و گریههای اولیای خدا رهنمون میگردیم، اما انجام کارهایی که لازمه زندگی دنیایی است و به هیچ وجه تقصیر و کوتاهی به حساب نمیآید، نباید آنقدر در چشم اولیای خدا زشت و ناپسند جلوه کند که از ترس عقوبت و زشتی آن چنان بگریند که بیهوش شوند و تعبیری چون: «فمن یکون اسوء حالا منی ان انا نقلت علی مثل حالی الی قبری» را بر زبان آورند و یا بفرمایند: «اللهم إنی کلما قلت قد تهیأت و تعبأت و قمت للصلاة بین یدیک و ناجیتک ألقیت علی نعاسا إذا أنا صلیت و سلبتنی مناجاتک إذا أنا ناجیت»؛11 خدایا، من هرگاه با عزم و جزم با خود گفتم که خویش را مهیا و آماده طاعتت ساختهام و در پیشگاه تو به نماز ایستادم و مشغول مناجات با تو گردیدم، در حال نماز مرا به خواب انداختی و گاه مناجات حال راز و نیاز از من بازگرفتی."