چکیده:
انحطاط از آن رو که همواره در جهان اسلام؛ حیات و ممات داشته، موضوع جدیدی به شمار نمیآید ولی
طی چند سده اخیر، جلوههای تازهای از آن پیدا شده که آن را در کانون گفتوگوهای اندیشمندان سیاسی مسلمان
و سیاستمداران دولتهای اسلامی قرار داده است و از این رو اهمیتی دوچندان یافته است؛ به بیان دیگر، بی
ثمر بودن تلاشهای نظری و عملی مسلمانان در حل پروژه انحطاط و ممانمتهای آشکار و پنهان کشورهای
استعماری غربی در توسعه کشورهای مسلمان، بر اهمیت موضوع انحطاط افروده است و از این رو انحطاط ،
عمدهترین مسئله جهان اسلام باقی مانده است. اما همچنان اختلافات دامنهداری بر سر راههای بیرون رفت از
انحطاط در جهان اسلام وجود دارد. ریشه این اختلافات میتواند بسیار باشد که یکی از آنها و شاید مهمترین آن،
ابهام در مفهوم انحطاط است؛ موضوعی که تاکنون مورد معارضه جدی قرار نگرفته ر از این رو مقاله پیش رو
میکوشد با مراجعه به چند اثر مکتوب ماندگار در اندیشه سیاسی مسلمانان، پاسخی برای آن پیابد.
خلاصه ماشینی:
"مفهوم انحطاط در اندیشه سیاسی برخی از اندیشمندان مسلمان مرتضی شیرودی 1 چکیده انحطاط از آن رو که همواره در جهان اسلام، حیات و ممات داشته، موضوع جدیدی به شمار نمیآید ولی طی چند سده اخیر، جلوههای تازهای از آن پیدا شده که آن را در کانون گفتوگوهای اندیشمندان سیاسی مسلمان و سیاستمداران دولتهای اسلامی قرار داده است و از این رو، اهمیتی دوچندان یافته است؛ به بیان دیگر، بی ثمر بودن تلاشهای نظری و عملی مسلمانان در حل پروژه انحطاط و ممانعتهای آشکار و پنهان کشورهای استعماری غربی در توسعه کشورهای مسلمان، بر اهمیت موضوع انحطاط افزوده است و از این رو انحطاط، عمدهترین مسئله جهان اسلام باقی مانده است، اما همچنان اختلافات دامنهداری بر سر راههای بیرون رفت از انحطاط در جهان اسلام وجو دارد.
البته اگر از زاویه تاریخ باستانی به این حادثه نگاه کنیم، علت فروپاشی شاهنشاهی را باید انحطاط درونی نظام آن بدانیم و نه حمله بیرونی، ولی به هر حال، انحطاطی در پی آن روی داده است، اما این انحطاط، یک انحطاط کامل نبود بلکه انحطاط زاینده بود، چون این فروپاشی، تباهی کامل را به همراه نیاورد، به آن دلیل که پس از آن، فرهنگ ایرانی بهرغم تأثیرپذیریهای فراوان از فرهنگ عرب، بر آن نیز تأثیر گذاشت و در نتیجه، تداوم یافت و این همان مفهوم تدوام فرهنگی ایران است که انحطاط زاینده را در درون خویش دارد."