چکیده:
بعد ازجنگ جهانی اول و استقلال عراق از امپراتوری عثمانی، تمام حکومتهایی که در این کشور به قدرت رسیدند، بهرغم شکلها و نگرشهای مختلفشان، در پدیدآوردن مشارکتی که همه بخشهای جامعه را در بر گیرد، شکست خوردند. در این میان، شیعیان بدون توجه به جمعیت و خدماتشان در استقلال عراق، کمتر از هر گروه دیگری مورد توجه قرارگرفتند. انقلاب 1958م عبدالکریم قاسم و انجام پارهای اصلاحات از سوی وی و نیز گسترش ایدئولوژیهای غیر دینی از جمله کمونیسم، واکنش روحانیت شیعه را در پی داشت. به نظر میرسد این واکنش نقش عمدهای در احیای هویت سیاسی شیعیان عراق در این دوره و پس از آن داشته است. در این میان، جماعةالعلماء، از نخستین گروههایی است که نقش ارزندهای را در این مورد ایفا کرد. نگارنده در این پژوهش تلاش نموده تا ضمن بررسی شرایطی که منتهی به پیدایش جماعةالعلماء شد، نقش این گروه را در تحولات سیاسی جامعه شیعی عراق مورد توجه قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"20 بر اساس آنچه گفته شد، بررسی جنبش سیاسی شیعه در عراق قرن بیستم نشان میدهد که میتوان رشد خود آگاهی شیعیان این کشور را (از سر چشمههای مخالفت با نفوذ استعمارگران تا نارضایتی اجتماعی و در نهایت، فعالیت سیاسی مبارزه جویانه) در دو مرحله گسترده و درهم تنیده دنبال نمود: مرحلة نخست این جنبش که با اشغال عراق توسط انگلستان در سال 1332ق/1914م شروع شد، سرآغاز قیامی علیه استعمارگران بود که با حضور گسترده شیعیان و تحت رهبری مرجعیت انجام گرفت.
21 هر چند در نتیجه تلاش گسترده شیعیان و رهبران آن و نیز انتخاب فیصل به عنوان نخستین پادشاه عراق، استقلال این کشور تحقق یافت، اما نکته قابل توجه آن است که با تأسیس دولتهای وابسته، فعالیت سیاسی جنبش شیعه، محور تازهای یافت که همان مشارکت سیاسی در حکومت و تلاش برای بهبود جایگاه اقتصادی و اجتماعی خود در کشور بود.
23 هرچند از دوران کوتاه مدت حکومت قاسم به عنوان دورهای درخشان در تاریخ عراق یاد میشود، اما در عین حال میتوان گفت که بخشی از اصلاحات انجام شده در این دوره، در بخشهای اجتماع، اقتصاد و سیاست به گونهای بود که خشم روشنفکران شیعی و مخصوصا طبقه روحانی را برانگیخت.
اما در دور جدید فعالیتهای جماعةالعلماء طولی نکشید که در نیمه اول دهه 1401ق/1981م، به علت بروز اختلاف و تنشهای سیاسی، این گروه به سه طیف مشخص تقسیم شدند که عبارت بودند از؛ گروه اول: سیدمحمدباقر حکیم، سیدحسین صدر، سیدعبدالعزیز حکیم و سیدصدرالدین قپانچی که چندی بعد، مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق را تأسیس نمودند، گروه دوم: با گرایشات حزب الدعوه، شامل شیخ محمدباقر ناصری، سیدکاظم حائری، شیخ محمدمهدی آصفی و سیدعبدالرحیم شوکی، گروه سوم: جریان موسوم به شیرازیها بودند که در قالب سازمان عمل اسلامی قابل تعریفاند."