خلاصه ماشینی:
منازعة صائب تبریزی با کلیم همدانی اخوی محترم آقای حاجی محمد نخجوانی از مسافرت هند در سال 1333 شمسی بعضی یادداتشهائی آوردهاند که قابل ملاحظه است.
از آنجمله یکی اینست:ضمن مطالعه کتب قدیمه خطی در کتابخانههای هند در حاشیه یک کتاب خطی مطلب زیر را که منازعه دو سخنور ایرانی است و تاکنون در جائی ذکر نشده است دیده و بقرار زیر یادداشت نمودهاند: «روزی در مجلس ادبی نواب ظفر خان از امرای سلاطین هند چند نفر از ادبا و شعرا جمع بودند صائب تبریزی و کلیم همدانی نیز حضور داشتند.
ظفر خان خطاب بشعرا نموده و درخواست کرد که در توصیف کسی که زخم دندان داشته باشد شعری طرح نمایند اول کلیم این بیت را بدا همه خواندز خم دندان خوبتر کرد ان لب پر خنده را قیمت آری بیشتر گردد عقیق کنده را اهل مجلس تحسین و آفرین گفتند بعد نوبت بصائب تبریزی رسید او نیز گوهر این شعر را سفتباشد بلبش نشان دندان نقشی(یا زخمی1که)بمدعا نشیند مجلسیان در حق صائب بیشتر از کلیم تحسین و تمجید و آفرین گفتند کلیم تاب نیاورده درحالیکه عصبانی بود این شعر را خواندپیش این گوهریانی کهدرین بازارند قیمت رشته فزونتر بود از گوهر ما این شعر نیز بمیرزا صائب برخورد و حالت عصبی پیدا کرده بخود پیچید و این شعر را در جواب کلیم گفتتیره روزی بین که میخواهد کلیم بیزبان پیش شمع طور اظهار زباندانی کند کلیم سخت عضبانک شدو دست بخنجر برده خواست بصائب حمله کند میرزا صائب نیز مستعد جنک و دفاع از وی شد مجلسیان از هر طرف مانع شدند نواب ظفر خان گفت یاران اینجا عرصه اشعار است نه میدان کارزار بالاخره با ملایمت و مهربانی میان هر دو سخنگوی بینظیر صلح و صفا و آشتی دادند».