خلاصه ماشینی:
"علاوه برآن،مسیر خمیده مرتفع وسیعی که به نظر میرسید گذرگاههای شیبدار پل بروکلین را میکشد،در خارج و داخل مجسمه آشکار بود و بیننده را وامیداشت از خود فرق میان جسم و مکان را بپرسد،در حالی که ساختمانهای حمایتکننده آن و دیگر ترکیبات برای لخظاتی اختلاف بین طراحی داخلی و خارجی را در خود حل میکردند.
ممکن است این نکات در مقایسه با زمینه صنعتی و روش سیستماتیک ساختمانی آنها عجیب به نظر برسند،اما ریکویک هنرمندی پراحساس است که عمیقا در مراحل فیزیکی هنر خود فرو میرود و عقیده دارد که تاریخچه ساخت مجسمه و کاراکتر مواد و مصالح مصرفی آن از یکدیگر مجزا نیستند.
ریکویک این تجربه را در گالری ووستر آرتس اسسپیس71،در 5002،در ترکیبی از حصارکشی و محدودههای آزاد،ساخته شده از بلوکهای گچی تعریف نمود؛ چیدمان مثلثی شکل/چوب،گچ و لامپ4002/ (به تصویر صفحه مراجعه شود) ترکیبات متعادل اینطور به نظر میرسند که میتوان این قطعات را در اشکال مختلف دیگری شکل داد.
آیا در محضر ساختمانی بودیم که تناسبات بشری را نشان میداد،مانند هر بخش دیگری که در محیط زیست ما ساخته شده است یا با جسم بزرگی روبهرو شده بودیم که خود بخشی از چیزی بسیار بزرگتر بود؟من در تمام مدت به سرگیجهای فکر میکردم که از دیدن این مجسمههای عجیب برایم به وجود آمده بود.
»مطمئنا گفتوگویی راجع به آنچه مجسمه باید باشد،راجع به روابط مکان و اجسام،طراحی داخلی یا خارجی گذشته و حال؛ گفتوگویی درباره چگونگی شناخت مسیری از زمان توسط مجسمه،درباره طبیعت خاطره و تجسم آن،ساختمان(مجسمه)های ریکویک در واکنش او به بحث و گفتوگوی خصوصی او جوابی است روشن به این سؤالهای جذاب."