خلاصه ماشینی:
"چرا درحالیکه حدود یک دهه از تحولات داخلی هنر تصویرگری کشور میگذرد هنوز اتفاق خاصی برای صنعت نشر کتب کودک نیفتاده؟چرا هنوز کودکان کشور ما ترجیح میدهند تا در خلوت خود از همان کتابهای به اصطلاح بازاری و کارتونی لذت ببرند و هیچ ارتباطی با کتب فاخر تصویرگران موفق و جایزهبگیر برقرار نمیکنند؟چرا ناشرانی که از نمد حمایتهای دولتی کلاهی به آنها نمیرسد،انتشار کتابهای موافق طبع بازار را به چاپ کتابهایی که دنیای هنر را زیر و رو میکند اما در بازار فروش هیچ درخششی ندارد ترجیح میدهند؟چرا تصویرگران ما قلم خود را به ساز کودکان کشور خودمان نمیرقصانند و مدام رنگ فرنگی میگیرند؟چرا تصویرگران عزیز ما بیشتر از آنکه مخاطب اصلی خود(یعنی همان کودک)را مدنظر قرار دهند ترجیح میدهند برای سبقت گرفتن از یکدیگر کار کنند و در پی آنند تا ثابت کنند که خلاقتر از دیگران هستند؟چرا معیار ارزشگذاری تصویرگران ما تعداد واگنهای قطار جوایزشان شده است و نه خود کارهایشان؟ در این چند ساله شاید یکی از نکاتی که کمتر به آن توجه شده مسأله بررسی آثار خلق شد؟تصویرگری است؛که آثار تصویرگران وسط گذاشته شود،تجزیه و تحلیل شود،تبارشناسی شود و جزءبهجزء مورد بحث و بررسی قرار بگیرد تا شاید نوعی از نقد تحلیلی بتواند دردی دوا کند و به این هنر کمکی برساند."