خلاصه ماشینی:
"من وجود بسیاری از مورخان و شرقشناسان خوبی را که بر روی موضوعات خاص کار کرده و از اصالت و غنای تمدن اسلامی تمجید کردهاند،تکذیب نمیکنم اما معمولا تحقیقات چنین محققانی،برای حضور در متون آموزشی و مطالعه نیازمند زمانی طولانی است.
زمانی که تدریس را آغاز کردیم،درباره اسلام،مجموعهای از کتب خوب اسلامی وجود داشت،اما نتوانستیم یک کتاب راضیکننده آموزشی بیابیم که بتواند مبانیای برای دوره مقدماتی آشنایی با اسلام متناسب با دانشکده مطالعات ادیان ارائه کند.
از همان آغاز مطالعاتمان در پی فهم این بودیم که چرا جهانبینی مسلمانان آنگونه بود و برای این سئوال پاسخهای عمیقی از متفکران بزرگ و شعرای کلاسیک اسلام چون غزالی،نظامی گنجوی،ابن عربی،مولانا رومی،فخر الدین عراقی و بسیاری دیگر یافتیم.
اما هرکس که فرصتی برای بررسی نحوه استفاده از این کلمات گذاشته باشد باید دانسته باشد تنها چیزی که آنها واقعا بر آن دلالت میکنند آن است که حاکمان قصد ابقای سلطه خود بر جامعه با استفاده از ابزارهای علمی و تکنولوژیکی(و خصوصا نظامی) دارند.
هیچکدام از ما، توفیق دیدار از آلبانی را نداشتهایم،اما به نظر ما چنین میآید که این کشور به شدت از حکومتی مستبدانه و مرامی تقلیلگرایانه رنج برده است که تلاشی همزمان برای محو هرگونه فهم از جهانبینی سنتی اسلامی در میان توده مردم داشته است.
بنابراین،به طور مثال،ناپدید شدن معرفت سنتی اسلامی بدان معنی بود که آموزههای بسیار مقدماتی در حوزه دین آنها که ما در این کتاب در بابشان سخن می گوییم همه از بسیاری از مساجد مدرن ناپدید شدند."