خلاصه ماشینی:
"درباره کتاب زیستنامه پیامبر مایکل فیتز جرالد درباره«زیستنامه پیامبر»دکتر مارتین لینگز نوشت:نسلهای آینده دکتر مارتین لینگز را به خاطر پژوهش و نگارش زندگینامه محمد(ص)،پیامبر اسلام،که بر پایه بررسی دامنهدار منابع دست اول و کهن عربی سدههای هشتم و نهم میلادی(دوم و سوم هجری) انجام گرفته است،تشویق خواهند کرد.
آیا تصور پذیر بود که اگر محمد(ص) وحیها و آیههای پیشین را از پیش خود ساخته بود،پیش از ساختن این آیه واپسین میتوانست این همه درنگ کرده باشد،به ویژه هنگامی که این اندازه در معرض خطر به نظر میرسید؟ هنگامی که قریش از سرگذشت جوانانی که کس و کارشان را در روزگار پیری ترک گفتند پرسیدند،داستانی که هیچ گاه کسی در مکه به گوشش نخورده بود(اصحاب کهف)چند مرد جوان هنگامی که قوم و قبیلهشان به بتپرستی افتادند،به پرستش خداوند یکتا وفادار ماندند و برای آنکه کسی آنان پیروی نکند،زیر پیگرد و آزار قرار گرفتند.
هنگامی که او میدید چگونه بلال را شکنجه میکردند به امیه گفت:«از خدا نمیترسی که با این مرد بینوا و تهیدست چنین میکنی؟ «امیه باز او را شکنجه میداد و میگفت:«این تویی که او را فاسد کردهای،پس او را از دست آن چه میبینی برهان!» ابو بکر گفت:چنین خواهم کرد.
هنگامی که پیامبر میدید که اگر خودش از پیگرد و آزار میگریخت ولی بسیاری از پیروانش چنین نمیکردند، به آنان میگفت:«اگر میخواهید به سرزمین حبشه بروید،آن جا پادشاهی هست که پیش او کسی به دیگری ستم نتواند کرد و آن جا زمینی نیکوست و در میان مردم آن جا جز راستی و درستی نیست،و در آن جا باشید تا خداوند گشایشی فرستد،تا از رنجی که میکشید رهایی یابید»(ابن اسحاق،سیره 208)."