خلاصه ماشینی:
"رابطه هایدگر با مدرنیسم چگونه است؟گاه او متفکر مدرن رادیکالی خواندهاند که اصل مباحث جامعه صنعتی-غیردینی را زیر سؤال میبرد اما باید پرسید که آیا تحلیلهای او از غرب و تکنولوژی جدید معنایی هم دارد؟ هایدگر اوجگیری تکنولوژی را با تقلیل موقعیت انسان یکی گرفت و موضع مخالفت با تکنولوژی اتخاذ کرد و این موضع را با اصرار تمام بارها تکرار کرد،پس میتوانیم فرض را بر این بگذاریم که این بر او تأثیر خاصی داشت اما واقعا میخواست در این باره چه کند؟این در واقع،هم عامل جذابیت هایدگر برای عدهای و هم نشانگر پوچی و تهی بودن اندیشههایش است،چون او نمیخواهد عملا هیچ کار عملی انجام دهد و فقط به زبان شاعرانه خود متوسل میشود و حرف از دوران شبانی،خدایان یونان، طبیعت،جامعه و نظایر آن به میان میآورد و به جای بحث از ساختارهای اجتماعی از ساختارهای مردمشناسانه-هستیشناسانه حرف میزند و این حرفها عدهای را به خود جلب میکند.
آنچه کمتر مورد توجه واقع شده، این است که حتی اگر هایدگر در بندهای 62 و 74-آنگاه که از«مصممیت پیشتاز» سخن میگوید-دازاین اصیل و مرگ آگاه را قهرمانی بداند که تقدیر تاریخی آینده قومش را رقم میزند،باز هم نه به قومیت،نه به ملیت و نه به نژاد بلکه به تقدیر ملی اصالت داده است؛چرا که قومیت،نژاد،سنت و مانند آنها چیزهایی نیستند که ما از میان امکانات فراپیش خود برگزیده باشیم."