خلاصه ماشینی:
"اما حالا وقتی من کسی را میکشم،مقصود فقط رضایت خاطر چند نفر و بیشتر وقتها بخاطر یک نفر.
جلاد:کسی کتابهای شما را میخونه؟ نویسنده:بله کتابهای مرا هر جا که قدغن شده میخوانند.
پنجرهای که رو به سحرگاه شوم دارد؟ اما آنچه که دورنمات را به سارتر و دیگران برتری میدهد نوع نگاه او به جلاد است.
جلاد،برعکس قهرمانان سارتر که آگاهانه و با وجود خود همه چیز را میسنجد و عمل میکند،ناآگاه و اسیر شرایط اجتماعی است که در آن متولد شده و از او یک جلاد ساخته.
با این تفاوت که جلاد مظلومتر است و همدردی خواننده و بیننده را بیشتر برمیانگیزد تا نویسندهء به مرگ محکوم شده جلاد حتی روزی حسرت زندگی نویسنده را به دل داشته است.
1نام یکی از کتابهای ژان پل سارتر فیلسوف معاصر فرانسه 3 و 2در متن نمایش بجای جلاد از کلمه «دیگری»و بجای نویسنده از کلمه«مرد» استفاده شده که برای درک بهتر مطلب،آنها را با این اسمها معرفی کردیم."