خلاصه ماشینی:
"البته آنان به صحت و مسلم بودن آن دسته از مطالب علمیای که به کمک آن به تبیین آیهها پرداختهاند،اعتقاد داشته و آنها را برای تفسیر وحی،صلاحیتدار تلقی کردهاند اما اینکه آیا نظر آنان درباره مطالب علمی،صائب بوده یا اصلا از صلاحیت قضاوت در این مقام برخوردار هستند یا خیر،مطلب دیگری است که از بحث ما خارج است.
این نگرش را باید اصل اساسیای دانست که اینان در پرتو آن به تفسیر داستانهای قرآن و حوادث خارق العاده آن پرداختهاند باوجود این،آنچه در اینجا برای ما مهم است،درک این نکته است که چرا مفسران نمونه به رغم اینکه امدادهای غیبی و عذابهای الهی را اموری خارق عادت میدانند و تفسیری اعجازگونه از آن به دست میدهند،میکوشند تا با ارائه نمونههای مشابه معمولی،آنها را به ذهن نزدیک سازند و اصلا در معجزات چه نیازی به این کار است؟اگر آنها از حیث تحقق اموری استثناییاند،از لحاظ نوع و کیفیت و چگونگی تاثیرگذاری نیز میتوانند غیر عادی باشند و چه نیازی به توجیه است؟ مفسران این تفسیر به طور مستقل به بحث در این موضوع نپرداختهاند."