چکیده:
-پذیرش تغییر در نقشهای جنسی و جنسیتی زنان از دیدگاه تطبیقی و بین فرهنگی. بخش دوم مقاله مروری اجمالی است بر فعالیتهایی که در سالهای پس از انقلاب برای تولید روانشناسی انجام شده است؛و در آن،پیشنهادهایی در زمینهء محورهای اصلی و مؤثر در تولید مدل نظری روانشناسی با پیشفرضهای ارزشی مطرح میشود.با رشد فمینیسم در غرب از اواخر قرن بیستم،یکی از موضوعات بحثانگیز در حوزهء زنان،بازنگری به رویکرد جنسیتی در روانشناسی بود.با ظهور انقلاب اسلامی و افزایش حضور اجتماعی زنان مباحثی در حوزهء نگرش اسلام به زن باتوجه به خصوصیات فردی و اختیار انسان مطرح شد؛ولی این شیوه تاکنون به روشی مقنن،آنگونه که در علوم غربی و فمینیسم وجود دارد،تدوین نشده است.ازاینرو طراحی مدلی که بتواند خصوصیات رفتاری،فردی و اجتماعی زنان را بهعنوان اصول و شاخصه در بعد نظری طراحی کند و در مشاوره و درمان به آزمون گذاشته شود،در زمان حاضر ضرورت دارد. مقالهء حاضر شامل دو بخش اصلی است:در بخش اول دربارهء چهار نظریهء عمده در روانشناسی زن از دیدگاه فمینیسم بحث میشود؛این نظریات عبارتاند از: -پذیرش تفاوت جنسی برای اثبات برتری مردان و تحقیر زنان، -پذیرش تفاوت جنسی و تأکید بر نقش مادری، -پذیرش تفاوت جنسیتی و تحلیل از پایگاه مردانه،
خلاصه ماشینی:
"اشکالات نظریهء چهارم این نظریه،در مقایسه با دیدگاههای پیشین،وضعیت زنان را همهجانبهتر میبیند و بیشتر بهدنبال ایجاد زمینههای علمی و اجتماعی برابر است،ولی در ابعاد دیگری مانند روش و ساختار خلأهایی دارد: -بیتوجهی به خصوصیات هستیشناسانه و حاکمیت و سیطرهء پیشفرضهای مادی، ابزارگرایانه و کاربردی موجب شده تا نگاه کلان و فراگیر از علم و روانشناسی برداشته شود و ابهامات و تناقضات در آن افزایش یابد.
و طرح مجدد مباحث علم النفس و درنهایت،تطبیق برخی از آرای پیشینیان با شرایط امروز1؛ -تطبیق روانشناسی غرب با احکام و شریعت اسلامی و شاخص قرار دادن دین برای رد یا قبول،اصلاح یا ترمیم روانشناسی در تحقیق تدریس،کاربرد و رواندرمانی؛2 -پذیرش کامل روانشناسی مادی بدون توجه به پیشفرضهای هستیشناسی آن در مورد انسان،جهان و رابطهء انسان و جهان و به کارگیری این علم در مراکز آموزشی، پژوهشی و درمانی در کنار آموزشهای دینی در این زمینه؛3 -پذیرش برخی از سازوکارهای روانشناسی موجود در سطح فردی و اجتماعی با حفظ آداب و رفتار دینی بدون ارائهء معیاری برای تشخیص رفتار مناسب؛4 اگرچه متون و مطالب علمی با عنوانهای روانشناسی،رفتارشناسی،و شناختشناسی دینی5منتشر شده است،امروز در تعریف از رفتار هنجار انسان کماکان وابستگی جامعهء علمی ما به تئوریهای جهانی ادامه دارد و نتوانسته است راهحل همهجانبه،قاعدهمند و کاربردی ارائه دهد."