چکیده:
این مقاله به ظهور مقوله سرمایه فکری1و اثرات آن بر روشهای حسابداری و چالشهای ارزشیابی،تصمیمات سرمایهگذاری و گزارشهای مالی2شرکتها در هزاره جدید میپردازد.ابتدا،نقش و اهمیت منابع نامشهود3در اقتصاد نوین مطرح و سپس تعریف و طبقهبندی عناصر سرمایه فکری تشریح گردیده است.همچنین،چالشها و مشکلات حسابداری و گزارشهای مالی برای مواجه با ابعاد سرمایه فکری با تاکید بر اقلام نامشهود مورد بحث قرار گرفته است.ضمنا توجه به ابعاد سرمایه فکری از منظر استانداردهای حسابداری و نقش نهادهای حرفهای بین المللی در این زمینه اشاره شده و اثرات آن بر سرمایه گذاران و ذینفعان در بازار سرمایه بیان گردید و نهایتا ضرورت توجه به این مقوله در ایران توسط نهادهای حرفهای حسابداری،تدوینکنندگان استانداردها و نهادهای مقرراتی بازار سرمایه تاکید شده است.
خلاصه ماشینی:
"مقدمه در دو سه دهه اخیر بسیاری از پژوهشگران و محققان، سرمایه فکری را بعنوان منبع اصلی مزیت رقابتی4که ناشی از منابع نامشهود سازمانی است،مورد بحث قرار داده و در حوزه مدیریت و بازار سرمایه تحقیقات تجربی زیادی برای بررسی ارتباط بین سرمایه فکری و عملکرد و بازده مالی در کشورهای مختلف جهان صورت گرفته است و تلاشهای قابل توجهی در جهت شناسایی،اندازهگیری و گزارشگری آن انجام شده است.
اهمیت اقلام نامشهود و سرمایه فکری در اقتصاد نوین تغییر جهت اقتصاد در سطح جهانی از بخش تولید به بخش خدمات و اقتصاد مبتنی بر منابع نامشهود، سبب افزایش چشمگیر توجه به دانش و سرمایه فکری و توانایی آن در عملکرد شرکتها شده و ارتباط بین بازده مالی و عملکرد شرکتها در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه بسیار مورد توجه قرار گرفته است.
یک بحث اساسی در افشاء اینگونه اطلاعات در شرکتها این است که آیا بازارهای سرمایه برای تجزیه و تحلیل و انتشار گزارش سرمایه فکری عکس العمل نشان میدهند؟و اینکه آیا اطلاعات مکمل ارائه شده همراه صورتهای مالی نیازهای اطلاعاتی آنان را برآورده میسازد؟از نقطهنظر بازار سرمایه،اطلاعات سرمایه فکری باید بعنوان یک بخش جداگانه از چارچوب فرآیند ایجاد ارزش شرکت افشاء شود.
همچنین،در راستای اجرای برنامههای خصوصیسازی و اصل 44 قانون اساسی ضرورت دارد برای شفافیت هرچه بیشتر شرکتهای IPO ،در امیدنامه پذیرش شرکتها و یادداشتهای همراه صورتهای مالی و حتی گزارشات فعالیت هیأت مدیره الزامات لازم برای اطلاع رسانی درباره اقلام سرمایه فکری در نظر گرفته شود و با اعمال این نگرش در گزارشگری مالی،در حوزه بازار سرمایه جهت پذیرش شرکتهای جدید و واگذاری سهام شرکتهای دولتی،تا حدی شکاف و عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایهگذاران و انتشاردهندگان یا عرضه کنندگان سهام عرضه اولیه رفع گردد و سرمایهگذاران بتوانند با تصویری درستتر و آگاهانهتر از آینده شرکت تصمیمگیری نمایند."