چکیده:
با تعریف «مدیریت خانواده» به عنوان «دانش و هنر هماهنگی کوشش اعضای خانواده و استفاده بهینه از منابع خانوادگی برای رسیدن به اهداف در دوره زمانی معین»، زمینه تحلیل و تبیین اصول و ویژگی های نظام مدیریت در خانواده فراهم می گردد.\r\nاین مقاله، ضمن بررسی انواع ساخت تصمیم گیری در خانواده و سنخ شناسی پنج گانه آن، به نقد الگوهای مدیریتی معاصر در خانواده (مبتنی بر روابط متقارن و نامتقارن اعضا) پرداخته است. الگوهای پنج گانه ساخت قدرت در خانواده در نظریات مدیریت خانواده، مشتمل بر «ساخت مستبدانه»، «ساخت اقتدار گرایانه»، «ساخت دموکراتیک»، «ساخت مبتنی بر برابری» و «ساخت مخیرانه»، است. با تحلیل و بررسی این مدل ها، در ادامه مقاله، تلاش گردیده با ارائه یک الگوی عملی، زمینه فهم انضمامی از الگوی مدیریت اسلام در خانواده میسور گردد.
خلاصه ماشینی:
مدیریت خانواده: الگوها و مقتضیات دکتر شهلا باقری استادیار دانشگاه تربیت معلم چکیده با تعریف «مدیریت خانواده» به عنوان «دانش و هنر هماهنگی کوشش اعضای خانواده و استفاده بهینه از منابع خانوادگی برای رسیدن به اهداف در دوره زمانی معین»، زمینة تحلیل و تبیین اصول و ویژگیهای نظام مدیریت در خانواده فراهم میگردد.
به هرحال، خانواده در یک رویکرد اجتماعی، مجموع زن، شوهر و فرزند (فرزندان) است و یک «گروه اجتماعی» محسوب میشود و برای رسیدن به مقاصد خویش، چه در کوتاهمدت و چه بلندمدت ، اهداف خرد و کلانی را ترسیم کرده و برای رسیدن به این مقاصد محتاج برنامهریزی، سازماندهی، کنترل و رهبری برای کل خانواده و برای مجموعه اقدامات اعضای خود است.
C (((( گونة پدران غایب که تحت تأثیر پدیدههایی همچون طلاق و ترککردن خانواده حاصل میگردد، به مشکل کشورهای غربی مبدل گردیده است تا آنجا که در بسیاری از این کشورها، دولتها برای حمایت از بچهها، دخالت نموده و با اجرای قوانین و ایجاد مؤسسات، مردان را مجبور میکنند امور مالی و اقتصادی فرزندانشان را تأمین کنند.
2. برخی از صاحبنظران مدیریت، این رشته علمی و یا فن را نیازمند منطق کیفی میدانند (پارکینون، 1369، ص172-180) با چنین دیدی از مدیریت که اساسا با انگیزش و بینش انسانها و با تضاد و برخورد و همکاری آنها مرتبط دانسته میشود (همان، ص180) وظیفه اصلی مدیر برای رسیدن به هدفها، تشکیل، تثبیت و تحکیم انگیزه است.
مدیریت خانواده اگر رشد روانی خود را با بدبینی متوقف کند، نخواهد توانست موجب رشد روانی فرزندان شود و از این راه برای آنان، انگیزه انجام درست همه امور زندگی ، از آموزش تا کار را ایجاد کند.