خلاصه ماشینی:
"این متن یورشی سهمآگین به یکی از بزرگترین مفاهیم متافیزیک است: نیروی توانای زبان شکل میگیرد،درهم میپیچد،گسترش مییابد،نامحدود میشود،و واسطهء تجربیات بشری قرار میگیرد که در نهایت آن را میتوان حکایت تراژدی-کمدی تمدن و جامعه بشری دانست.
تفکر هانتکه برای نوشتن این نمایشنامه برمبنای"کودک وحشی" با نام کاسپار هاورز شکل گرفته است.
به نظر میرسد که این نمایش از دیدگاه تفکرات سال 1967(سال انقلابهای خونین)،تمایلات کلاسیک روسو را در آموزش و در برخورد با ستمگران پیمیگیرد-یک«آدم» (به تصویر صفحه مراجعه شود) کودکوار خالص و آرام(کاسپار در زبان آلمانی به معنای تاج است) گوشتی است که با پتک زبان کوبیده و نرم میشود.
نمایش کاسپار برای رسیدن به مفهوم اصلی اولین جمله(میخواهم مانند کسی باشم که زمانی کس دیگری بوده است)تلاش بسیاری میکند.
کاسپار برای کشف مرزها و مفاهیم با زبان بازی میکند و در این روند با کمک آموزشدهندگان مقتدر خود فضای بین اشیا و واژگان را پر میکند.
جملات بیشتر تو را خوشحال میکنند اما بیشتر این واژهء جمله است که تو را خوشحال میکند."