خلاصه ماشینی:
"بسیاری از اهالی این شهر اصالتا به یکی از این سه تیره تعلق دارند و بنا به هر دلیلی که در زمانهای مختلف شهرنشین شدهاند، نسلهای بعدی آنان دزفولی شده و زبان و فرهنگ آنان تحت تأثیر این جریانات قرار گرفته و بسیاری از کلمات،مفاهیم،مثلها و بهطور کلی فولکلور دزفول از این سرچشمهها تأثیر پذیرفته است.
نگارنده از بین حدود سه هزار ضرب المثل و زبانزد دزفولی،آن تعداد را که به نحوی به موضوع «زن»ارتباط مییابد جدا کرده و بخشی از آن را موضوع این مقاله قرار داده است و در این میان باید به دو نکته اشاره شود: اول،موضوع فولکلور یا فرهنگ مردم یا فرهنگ عوام طبعا چکیدهء عقاید و آراء و بینش و نگرش اکثریت یک قوم است که نسبت به مسایل مختلف زندگی اصطلاحا عوام خوانده میشوند.
ey Zune:baxtiya?r,Norita doxtarei biya?r ای زن خوشبخت،نوبرانهات(بچه اولت)را یک دختر بیاور یعنی اگر زنی بچهی اول را دختر بیاورد،خوشبختی را برای خودش تضمین کرده است؛زیرا برای بزرگ کردن فرزندان بعدی و همچنین امور دیگر زندگی یک کمک و یاور همیشگی دارد.
Zan he,zanak he,bolute terkanak he یعنی زن بسیار خوب و خوشرفتار هست،زن معمولی و ساده هست و زنی که مثل(انتهای نای خرخره)مرتب سروصدا میکند و جیغوویغ میکند،هم هست و دنبالهء ضرب المثل: مرد هی،مردک هی،قین زردک هم هی.
منظور از روزگو یعنی کسانی که فقط در طی روز فرصت گفتگو و صحبت کردن با مردی را دارند (مثل مادر یا خواهر او)و منظور از شبگو فقط زن آن مرد است که از سر شب تا به سحر فرصت گفتگو و صحبت کردن با وی را دارد."