خلاصه ماشینی:
"ایران همیشه آبی من پوران فرخزاد «همیشه آبی» خاکات بویی دیگر دارد،خورشیدت رنگی دیگر شکوفه شکوفهی گیلاسهایات خوشه خوشیهی اقاقیایات رنگینکمان سرخ و سبز و ارغوانیات بارانات جوری دیگر میبارد و هیهی و هوهوی بادهایات!
جوری دیگر هستی تو ای خاک خورشید وش ای خوب ای ناب،ای صمیمیترین بهار بنفشهزارت سبز نه، آبی آبیست، تابستانات پاییزت و زمستان پشت زمستانات وقتی پوستین سپید میپوشد.
دوستات دارم ای خاک مهر ای خوش آب ناهید با خورشید خجستهات با ماه مرصعات و نیلوفر نورهایات که ذره به ذرهشان آبیست ** نه!
** تو زیبایی مثل چهرهی زایندهرود در بارش بوسههای خورشید خاوری، تو زیبایی (به تصویر صفحه مراجعه شود) مثل سینهی اروندرود در تلألو سینهریز سیمینماه، تو زیبایی مثل دریاچهی گهر آینهی آبنوش آفتاب ماهتاب ** تو زیبایی مثل بلندای بدیع البرز مثل زال زرنشان مثل گیسوان گرهگیر رودابه که در انحنای صعود عشق سرود وصل را سر داد، مثل سیمرغ که از ستارهها آمد تا بپروراند رستم را از عشق در زهدان زرین شاهنامه، تو زیبایی زیباترینی مثل یک جعبه رنگ آبی وقتی که در انتشار رویا پهن میشود تا ببارد از آسمان به زمین از زمین به آسمان."