چکیده:
با آن که از ورزش های ایران باستان مدت مدیدی گذشته و اصل و منشا بسیاری از آن ها در غبار تاریخ گم شده است، با این همه، محققان می کوشند تا در میان متون و دست نوشته های کهن خاستگاهی برای آن بیابند. از جمله ی این ورزش ها اسب و اسب سواری است. در طی این پژوهش با رجوع و استناد به منابع نشان داده می شود که اسب، این حیوان سودمند که به صفات تند و تیزی و چالاکی موصوف است، از دیرباز در زندگی فردی و اجتماعی ایرانیان نقش مهمی ایفا کرده و ایرانیان از قدیمی ترین اقوامی هستند که به نگهبانی و تیمار آن اهتمام ورزیده اند. در این پژوهش، نخست از باورهای ایرانیان باستان در باب اسب و پرورش آن و اسب سواری و گردونه و انواع سواران و اسبان مشهور سخن می رود و در فرجام، به رمز اسب در باور ایرانی و برخی دیگر از ملل اشارت می رود.
خلاصه ماشینی:
"مجلهی مطالعات ایرانیدانشکدهی ادبیات و علوم انسانیدانشگاه شهید باهنر کرمانسال نهم،شمارهی هفدهم،بهار 1389 نگاهی به اسب و اسبسواری در ایران* روژان عیسویدانشجوی کارشناسی ارشد تربیت بدنی دانشگاه ارومیه دکتر مهرداد محرم زادهاستادیار دانشگاه ارومیه دکتر حسن محمد زاده استادیار دانشگاه ارومیه کیده {IBبا آن که از ورزشهای ایران باستان مدت مدیدی گذشته و اصل و منشأبسیاری از آنها در غبار تاریخ گم شده است،با این همه،محققان میکوشند تادر میان متون و دست نوشتههای کهن خاستگاهی برای آن بیابند.
برپایهی تصاویر و مجسمههای برنزی به دست آمده از دوران اشکانی،میتوانگفت سوار کاری،در این دوران از ورزشهای مورد علاقهی شاهان و طبقات اشرافی بوده،حتی آنان شلوارهای خاصی در هنگام سواری به تن میکردند که از پارچههاینسبتا لطیف که به صورت چینهای بیضوی تا قوزک پاها میافتاد و در آنجا ممکنبود به نرمی بسته شود یا داخل چکمههای قرار بگیرد،و بر بالای آن ساق پیچهایچرمی به منظور محافظت در حین سوارکاری میپوشیدند(قوامی،1382:75).
{Sیکی نیزه زد بر سر اشکبوس#سپهر آن زمان دست او داد بوسS}(تاریخ جهانگشا،173/2)»یکی از رسمهای معهود در مبارزه این بود که سوار چیره،پس از غلبه برحریف،مرکب او را کشیده و بهعنوان نشان پیروزی به خدمت مخدوم خود درمیآورده است.
درختر بور اسب:این دختر در بهمننامه،در سواری و پهلوانی چنان ماهر بودکه پدرش برای مردی که طالب همسری دختر اوست،دو شرط پیشنهاد میکند کهیکی از آن دو شرط چیرگی بر دختر در میدان نبرد است:{Sیکی آن که با او نبرد آورد#سر خود او زیر گرد آوردS}(ایرانشاه،1370:8816/514) آذربرزین از عهدهی این شرط برآمد و شرط دیگر او را که بر زمین زدن فیلیسیاه در کشتی بود،به جای آورد و داماد بوراسپ شد(همان،518-520)."