چکیده:
جمهور برای نیل به سعادت ناگزیر از شناخت حقایق معقولند. اما بر اساس طبع یا عادت یا سنخ برخی معقولات، تصور و تصدیق معقولات برای جمهور میسر نیست. قوه خیال میتواند با محاکات معقولات در جامه محسوسات، مراتبی از شناخت معقولات را به دست دهد. انبیا از طریق وحی و توسط شرایع متنوع، سعادت و حقیقت معقول را برای اقوام و اجتماعات گوناگون بشری محاکات کرده و به تبع انبیا و جانشینان آنها، خطیبان و هنرمندان مدینه فاضله به شیوههای اقناعی و تخییلی مفاد وحی را میان همه اقشار مدینه فاضله انتقال و به این وسیله تصور و تصدیق معقولات را انتشار میدهند.
خلاصه ماشینی:
"اما از ناحیه دوم علت اینکه فارابی قوه متخیله را در تبیین نبوت مطرح کرده،آن است که از نظر او عامه مردم براساس طبع یا عادت،قادر به درک معقولنیستند و امور معقول را باید توسط محاکیات آنها به خیال جمهور منتقل کرد(همو،1376،ص225).
او ملاحظات مربوط به مخاطبان را نیز چنین بیان کرده است«محاکیات حقایقنسبت به هم برتریهایی دارند و از جهت انتقال حقایق به اذهان،برخی استوارتر و تمامترند و برخی ناقصتر؛برخی به حقیقت نزدیکترند و برخی دورتر؛دربرخی از آنها مواضع عناد بیشتر است و در برخی کمتر؛و ممتنع نیست کهخیالت و محاکیات مختلف و در عین حال متناسب باشند،به این ترتیب که اموریاز مبادی نخستین محاکات کند و اموری از آن امور حکایت نماید و امور سومیاز امور دوم و یا امور مختلف در عرض هم،مبادی موجودات و سعادت و مراتبآن را محاکات کند»(فارابی،1376،ص 226).
او میگوید جز این نیست کهریاست رئیس اول مدینه فاضله مقرون به وحی از جانب خداست و جز این نیستکه افعال و آرایی را با آن وحی در ملت فاضله تقدیر میکند و این به یکی از دووجه یا به هر دو وجه صورت میپذیرد:یک وجه آن است که همه امور به نحومقدر بر او وحی میشود و وجه دیگر آن است که به واسطه قوهای که از وحی و&%03803NTMG038G% خداوند به او اعطا شده است،امور را تقدیر و تدبیر مینماید و توسط این قوهشرایطی که آرا و افعال فاضله را بدان تقدیر میکند،برایش کشف میشود و یابرخی از تدبیرات و تقدیرات او از وجه اول حاصل میشود و برخی از آنها ازوجه دوم(فارابی،1991 م،ص 44 و 64)."