چکیده:
فیلسوفان پیش از صدرا با تعریف انسان به عنوان حیوان ناطق، نطق را فصل حقیقی و کمال اول و ادراکات و فعالیتهای ارادی بالفعل را کمال ثانی انسان میدانند که عارض بر ماهیت نوعیه او میگردد؛ از این رو تعدد و تغایر افراد انسان از ناحیه کمالات ثانیهای است که نفس انسانی در مسیر استکمال واجد آنها میشود.
ملاصدرا با به میان کشیدن مساله ماده و صورت برای تعریف انسان، بر خلاف فیلسوفان سلف، صورت انسانی را برزخی میان دو عالم جسمانیت و روحانیت دانسته و با مبنا قرار دادن استکمال تدریجی مبتنی بر حرکت جوهری، انسان را حقیقت ذو مراتبی میداند که به موازات استکمال وجودیاش ماهیات گوناگونی مییابد و مراتب وجودی مختلفی را سپری مینماید. وی با استناد به آیات و روایات، تفاوت ذاتی نفوس انسانی را قطعی دانسته و شدیدا تاکید مینماید که هرگز بهترین و برگزیدهترین مردم نمیتواند در حقیقت نوعی، همتراز بدترین و فرومایهترین آنها باشد؛ آن دو نه تنها در حالات، که در اصل ذات و ماهیت نوعیه نیز متفاوت از یکدیگرند. پس از بررسی این دو نگرش کاملا متفاوت از یکدیگر که ناشی از تفاوت در مبانی و اصول است، علت تنوع و تفاوت ذاتی افراد انسانی و نیز رمز و راز مقامات حاصل از این تنوع بیان میشود.
خلاصه ماشینی:
"چوندر ابتدای فطرت و خلقت خویش نسبت به عالم غیبت و صور غیبیه،قوه محض وفقر محضاند که به وسیله حرکات و دگرگونیهای نفسانی از قوه به فعلیت خارجشده و به واسطه رسوخ صفات و ملکات اخلاقی و نفسانی و افکار و نیاتی که مبدأو علت حصول اخلاق و ملکات است،و به تدریج عین ذات و حقیقت او گردیده وآمادگی پذیرش صورتی از اجناس صورتهای آخرتی را پیدا کرده و متحد با آنمیشود و بدین ترتیب یا در زمره ملائکه الله داخل میشود و یا در ردیفشیاطین و یا حیوانات قرار میگیرد؛و گاه پایینتر و پستتر از حیوان{/«اولئککالانعام بل هم أضل»/}(اعراف،179)میشود و هریک از این اجناس سهگانه،انواعفراوانی دارند،و هر فردی از افراد انسان به مقتضای میل و محبت و مناسبت باآن،در آن مرتبه قرار گرفته و با او محشور میشود؛به همین دلیل حکمای فارسانسان را«باب الابواب»مینامند(صدر الدین شیرازی،اسرار الآیات،1363،ص 262-265؛همو،تفسیر سوره سجده،1361،ج 6،ص 44)صدرا در کتاب«اسفار اربعه»آنان را به چهار گروه:رتبه بهایم و نفس شهویه،رتبه سباع و نفس غضبیه،منزل شیاطین وملائکه تقسیم میکند؛و در شرح اصول کافی پس از تذکر به این نکته که خداوندجواهر نفوس انسانی را در صفا و تیرگی مختلف،و عقول آنان را در قوه وتابناکی متفاوت آفریده است،آنها را در گروههای زیر طبقهبندی میکند: 1-برخی شریف و نورانی و متمایل به خیرند و با کمترین ابزارها،آمادهپذیرش نور و علم هستند{/«یکاد زینتها یضی و لو لم تمسسه نار»/}(نور،35)."