چکیده:
عوامل اجتماعینقش مهمی در ایجاد و حفظ و یا از میان رفتن سلامت انسان دارند.یک پزشک،موقعی میتواند در معالجهء انسان بیمار،بیشتر موفق گردد که قبل از پرداختن به بدن بیمار،به چگونگی ارتباط صاحب بدن،با جامعهای که در آن،بیماری ظاهر شده،توجه نماید:یعنی بیماری موقعی به سرعت رو به بهبود میرود که پزشک و جامعه شناس با هم همکاری نمایند و اطلاعات خود را در اختیار هم دیگر قرار دهند،وظیفهء اصلی یک پزشک، درمان یک فرد معین بیمار است نه درمان بیماری بخصوص و بدون در نظر گرفتن شخص بیمار.این امر امروز مسلم شده که ما مریض داریم نه مرض. یکی از گزارشهای سازمان بهداشت جهانی،مسئلهء(استرس)را در رابطه با جامعه به خوبی تجزیه و تحلیل کرده است.ترسهای ناگهانی،سبب بروز انواع خاصی از اسهال میگردد که اسهال عصبی نامیده میشود.در میان عوامل ایجاد کنندهء زخمهای گوارشی:هیجانات،اضطراب و اندوه،اهمیت ویژهای دارند.انواع سرطانها،بیماریهای قلبی و فشار خون،بیشتر از محیطهای اجتماعی نامساعد،ناشی میشوند و تا عوامل ایجاد کننده این بیماریها از میان نروند و تا نگرانیها و غم و غصههای موجود در جامعه،تعدیل نشوند،نمیتوان انتظار داشت که این امراض و آفات نابود شوند و سلامت و سعادت به جای آنها در جامعه مستقر گردند.
خلاصه ماشینی:
دکتر محمد حسین روان بخش*نقش جامعه در سلامت و بیماری افراد
درمان یک فرد معین بیمار است نه درمان بیماری بخصوص و بدون در
انتظار داشت که این امراض و آفات نابود شوند و سلامت و سعادت به جای آنها
ولی آیا میتوان گفت که منشاء بیماری پیدا شده و بیمار سلامت خود را
در اینجا کار پزشک تمام میشود ولی اگر این شاخصها،
9اگر چه،جنبهء روانی نیز،در سلامت تأثیر دارد.
شخص خود احساس میکند که بیمار است و«بیماری»یک پدیدهء
پدیده«اجتماعی»است یعنی یک شخص به عنوان یک بیمار رفتار میکند و رفتار«نابهنجار»اجتماعی،از خود نشان میدهد نه تنها میتوان گفت؛مفاهیم
که جامعه منشاء آن است؛این بیماری انسان را مورد حمله قرار میدهد و هرگز
رادیو گرافیها،نمیتوانیم،عارضهای صرفا بدنی را نزد بیمار،پیدا کنیم،باید گفت:بیماری آنها در جای دیگر،غیر از بدن قرار دارد.
دکتر لاسکاری میگوید:پزشکی که میخواهد،مریض سلامت خود را
معلم فکر کرد:این بچه بازیگوش و حیلهگر است.
خانه،خانهء خودشان است و پس از تحقیق آشکار گردید:پدر و مادر این بچه،
روانی-تنی این کودک شدت خواهد یافت و او به صورت یک بیمار واقعی در
رفاه نسبی است چرا که این عمل،هزینهء نسبتا زیادی لازم دارد.
بیماری امری اجتماعی است نه تنها به این علت که در اوضاع اجتماع پدید
توانست در معالجهء مریض موفق شود و درد اجتماعی-روانی او را که به صورت
پزشکی در جلوگیری از بیماری و حفظ سلامت افراد نقش بسزائی دارد ولی
موقعی در انجام این وظیفه موفقتر خواهند بود که پزشک،جامعه شناس هم باشد و جنبه پزشکی را با جنبهء جامعه شناختی بیامیزد و جنبهء اجتماعی روانی بیماری را